loading...
وینکل
وینکل بازدید : 23 شنبه 10 تیر 1402 نظرات (0)

 در قانون ایران نیز جایگزین‌های دیگری برای حبس وجود دارد. برای مثال، ممکن است به جای حبس، دادگاه به متهم مجازات‌های دیگری مثل جریمه، تعزیرات، اجرای خدمات اجباری، محرومیت از حقوق مشخص و یا محرومیت از خدمات دولتی اعمال کند. همچنین، در برخی موارد، دادگاه ممکن است به جای حبس، متهم را به برنامه‌های درمانی، روان‌شناسی و یا رفتاری ارجاع دهد.

لازم به ذکر است که نوع مجازاتی که به یک متهم تعلق می‌گیرد، به عوامل بسیاری مانند نوع جرم، شدت جرم، پیشینه قضایی و فردیت متهم وابسته است و باید توسط دادگاه مورد بررسی و تصمیم‌گیری قرار گیرد.

مشاوره دعاوی حقوقیموسسه حقوقیوکیل پایه یک دادگستریوکیل دعاوی حقوقیوکیل دعاوی کیفری

در چه مواقعی قاضی این امکان را دارد تا یک مجازات را جایگزین حبس نماید؟

قاضی در چند حالت می‌تواند اجازه دهد که به جای حبس، مجازات دیگری را برای فرد بزهکار در نظر بگیرد. این حالات عبارتند از:

  1. جرمی که مجازات قانونی آن حبس برای حداکثر ۹۰ روز و یا کمتر از این مدت زمان باشد و به عمد صورت گرفته باشد.
  2. جرمی که مجازات قانونی آن بین ۹۱ روز الی ۱۸۰ روز حبس باشد و به عمد صورت گرفته باشد، با توجه به تبصره‌های قانونی که برای این مورد وجود دارد.
  3. جرایم غیرعمدی که به وقوع پیوسته باشند و مجازات قانونی آن‌ها حداکثر دو سال حبس باشد.
  4. جرمی که نوع مجازات آن در قوانین مشخص نشده باشد.

در هر حالت، قاضی باید با توجه به شرایط فردی و شخصیتی متهم، اطلاعات و شواهد موجود و عوامل دیگر مرتبط، تصمیم بگیرد که آیا مجازات حبس را به مجازات دیگری تبدیل کند یا خیر. البته قاضی همواره باید در تصمیم‌گیری خود با رعایت اصول و قوانین قضایی عمل کند.

برای مطالعه مقاله تفاوت های عقد بیع و معاوضه کلیک کنید.

مجازات های جایگزین حبس

مجازات های جایگزین حبس، به دلیل اینکه مجازات حبس ممکن است باعث تخلیه شغل، از دست دادن آزادی، مشکلات خانوادگی و اجتماعی و سایر مشکلات برای شخص مجرم و خانواده او شود، به عنوان روش هایی برای مجازات جایگزین در قوانین موجود است. این مجازات ها بر اساس شرایط موجود و نوع جرم، توسط قاضی در نظر گرفته می شوند. مجازات های جایگزین حبس به شرح زیر هستند:

۱- خدمات عمومی رایگان:
در این روش، شخص مجرم باید به صورت رایگان و تحت نظر دولت و به منظور رفاه حال شهروندان، برای مدت زمان مشخصی از جمله کارگری در پروژه‌های ساختمانی، نظافت شهری، شیلات و غیره انجام دهد.

۲- دوره مراقبت:
در این روش، شخص مجرم باید بنا به نظر دادگاه از انجام یک سری مواردی که در ادامه در ارتباط با آن ها صحبت می کنیم؛ اجتناب کند.

۳- درمان یک بیماری و یا ترک اعتیاد:
در این روش، شخص مجرم باید به درمان یک بیماری خاص یا ترک اعتیاد وابسته شود.

۴- پرداخت جزای نقدی:
در این روش، شخص مجرم باید یک مبلغی را به دولت که توسط دادگاه مشخص می شود؛ پرداخت نماید.

۵- محروم شدن از حقوق اجتماعی:
در این روش، شخص مجرم تا مدت زمان مشخصی از برخی حقوق شهروندی که دادگاه آن ها را مشخص می کند، محروم می شود.

به طور خلاصه، از مجازات های جایگزین حبس در جرایمی که مجازات قانونی آن‌ها حبس باشد ولی با توجه به شرایط فردی و شخصیتی متهم و عوامل دیگر، ممکن است قاضی تصمیم بگیرد که به جای مجازات حبس، یکی از مجازات های جایگزین را اعمال کند.

,,,,,,,,,,,

وینکل بازدید : 26 چهارشنبه 07 تیر 1402 نظرات (0)

طی سالهای گذشته افزایش قیمت ساختمان و نیز هزینه های ساخت باعث گردیده است که مالکین املاک فرسوده جهت نوسازی ملک خود ناگزیر به عقد قرارداد با سازندگان باشند و در این قراردادها برای طرفین تعهداتی وجود دارد که بایستی افراد نسبت به ایفای این تعهدات به طور کامل اقدام نمایند لیکن در برخی موارد افراد به دلایل مختلفی از ایفای تعهداتی که به عهده دارند امتناع می ورزند و در قرارداد مشارکت در ساخت ، سازنده از ساخت ملک مطابق شرایط فی مابین و ساخت ملک با اوصاف مقرر خودداری می نماید ویا مالکین از تنظیم سند رسمی و انتقال ملک نسبت به سهم سازنده امتناع می ورزند که این موضوع منشا دعاوی گسترده و پیچیده ای می گردد که بخش عظیمی از پرونده های سیستم قضایی را به خود اختصاص داده است معمولا در این قبیل قرارداد ها برای عدم و یا تاخیر در انجام تعهد خسارت و وجه التزام مقرر می گردد لیکن این وجه التزام با تعهد اصلی قابل جمع است و متعهد بایستی نسبت به انجام مورد تعهد اقدام نماید و در غیر اینصورت از طریق دادگاه به انجام آن کار الزام می گردد و در صورتی که از انجام رای دادگاه نیز خودداری نماید ، مورد تعهد توسط شخص ثالث و به حساب متعهد تحت نظر دادگاه به اجرا گذارده می شود در بیشتر موارد سازندگان اصل تعهد را اجرا نموده اند و اختلاف صرفا در خصوص اوصاف و شرایطی است که در قرارداد مشارکت در ساخت تعیین شده از قبیل نوع مصالح بکار رفته در بنا و نوع تجهیزاتی که بایستی سازنده در ساختمان بکار میبرده است در این موارد رویه دادگاه ها به جبران اختلاف ارزش نوع تعهد با آنچه به موقع اجرا گذاشته شده است، می باشد البته اختلافات ناشی از تنظیم ناصحیح قرارداد مشارکت در ساخت نیز بسیار است چرا که نظر به فنی و تخصصی بودن این عمل (تنظیم قرارداد) بایستی توسط وکیل متخصص در این زمینه تنظیم گردد که متاسفانه عموم مردم نسبت به این موضوع بی تفاوت می باشند و همین کم توجهی باعث سردرگمی و تفسیر های متفاوت از قرارداد می شود و در نتیجه موجب ضرر اساسی به اشخاص می گردد لذا توصیه می شود تا پیش از تنظیم قرارداد با یک وکیل متخصص در زمینه قراردادها مشاوره نمایید.

برای مطالعه مقاله نحوه شکایت حفر چاه غیرمجاز چگونه است؟ کلیک کنید.

نکاتی درباره قوانین مشارکت در ساخت

در ایران، قوانین مشارکت در ساخت بر اساس قانون مدنی و مقررات مربوط به اجرای آن تنظیم می‌شود. برای انجام قرارداد مشارکت در ساخت، قابل ذکر است که حقوق و تعهدات هر دو طرف (مالک و سازنده) باید بر اساس قوانین و مقررات مربوط به قراردادها و مشارکت در ساخت تنظیم شود.

به طور کلی، در قرارداد مشارکت در ساخت باید به موارد زیر توجه شود:

۱- اوصاف ساختمان: توضیحات دقیق درباره نوع و کیفیت مصالح ساختمان، نوع تجهیزات و متریال‌های استفاده شده در ساختمان بایددر قرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. همچنین، باید توضیح داده شود که کدام طرف مسئول تهیه و خرید مصالح است و هزینه آن را پرداخت می‌کند.

۲- تعهدات طرفین: تعهدات هر دو طرف در قرارداد مشارکت در ساخت باید به طور دقیق و کامل تعریف شوند. مثلاً، مالک باید تعهد کند که هزینه‌های مربوط به ساختمان را به موقع و بدون تأخیر پرداخت کند و سازنده باید تضمین کند که کار خود را به موقع و با کیفیت انجام خواهد داد.

۳- زمانبندی ساخت: باید زمانبندیساخت ساختمان در قرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. باید به موعد تحویل ساختمان، زمان‌بندی انجام کارهای مختلف و هر یک از مراحل ساخت اشاره شود. همچنین، باید تعیین شود که در صورت تأخیر در ساخت، چه مسئولیت‌هایی بر عهده هر طرف است.

۴- قیمت و پرداخت: قیمت کل ساختمان و شرایط پرداخت آن باید در قرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. باید توضیح داده شود که پرداخت به صورت چند مرحله‌ای یا در یک مرحله صورت می‌گیرد و همچنین باید شرایط پرداخت قیمت و توضیحات دقیق درباره‌ی اینکه چه مواردی در قیمت ساختمان شامل می‌شود و چه مواردی جداگانه پرداخت می‌شوند، ذکر شود.

۵- خسارت‌ها: در قرارداد مشارکت در ساخت، باید تعیین شود که در صورتی که هر یک از طرفین از انجام تعهدات خود عقب بماند، چه میزان خسارتی باید پرداخت شود. همچنین، باید توضیح داده شود که در صورتی که در اجرای قرارداد مشکلی پیش بیاید، چه رویه‌هایی برای حل و فصل آن وجود دارد.

۶- شرایط خاتمه: در قرارداد مشارکت در ساخت، باید شرایط خاتمه قرارداد و رویه‌های لازم در صورت پایان قرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. همچنین، باید توضیح داده شود که در صورت فسخ قرارداد، چه میزان پرداخت باید صورت گیرد و چه موارد دیگری باید در نظر گرفته شود.

در ایران، برای تنظیم قرارداد مشارکت در ساخت، می‌توانید از خدمات یک وکیل متخصص در این زمینه استفاده کنید. همچنین، در صورت داشتن سوالات و ابهامات، می‌توانید با سازمان نظام مهندسی ساختمان تماس بگیرید. در کل، توجه به جزئات در قرارداد مشارکت در ساخت و تنظیم درست و صحیح آن، می‌تواند به جلوگیری از اختلافات و دعاوی در آینده کمک کند.

برای مطالعه مقاله نکات مهم درباره قانون عقد مزارعه! کلیک کنید.

سوالات متداول

در ادامه به برخی از سوالات متداول درباره قوانین مشارکت در ساخت پاسخ داده شده است:

۱- چه کسانی می‌توانند در قرارداد مشارکت در ساخت شرکت کنند؟
هر فرد یا شرکتی که املاک و مستغلاتی را دارد و نیاز به ساخت یا نوسازی دارد می‌تواند در قرارداد مشارکت در ساخت شرکت کند. همچنین، هر شرکتی که تخصص و توانایی لازم برای ساخت یا نوسازی ساختمان را دارد، می‌تواند در قرارداد مشارکت در ساخت شرکت کند.

۲- در قرارداد مشارکت در ساخت باید به موارد زیر توجه شود:

  • اوصاف ساختمان: نوع و کیفیت مصالح ساختمان، نوع تجهیزات و متریال‌های استفاده شده در ساختمان باید در قرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. همچنین، باید توضیح داده شود که کدام طرف مسئول تهیه و خرید مصالح است و هزینه آن را پرداخت می‌کند.
  • تعهدات طرفین: تعهدات هر دو طرف در قرارداد مشارکت در ساخت باید به طور دقیق و کامل تعریف شوند. مثلاً، مالک باید تعهد کند که هزینه‌های مربوط به ساختمانرا به موقع و بدون تأخیر پرداخت کند و سازنده باید تضمین کند که کار خود را به موقع و با کیفیت انجام خواهد داد.
  • زمانبندی ساخت: باید زمانبندی ساخت ساختمان در قرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. باید به موعد تحویل ساختمان، زمان‌بندی انجام کارهای مختلف و هر یک از مراحل ساخت اشاره شود. همچنین، باید تعیین شود که در صورت تأخیر در ساخت، چه مسئولیت‌هایی بر عهده هر طرف است.
  • قیمت و پرداخت: قیمت کل ساختمان و شرایط پرداخت آن باید درقرارداد مشارکت در ساخت مشخص شود. باید توضیح داده شود که پرداخت به صورت چند مرحله‌ای یا در یک مرحله صورت می‌گیرد و همچنین باید شرایط پرداخت قیمت و توضیحات دقیق درباره‌ی اینکه چه مواردی در قیمت ساختمان شامل می‌شود و چه مواردی جداگانه پرداخت می‌شوند، ذکر شود.
  • خسارت‌ها: در قرارداد مشارکت در ساخت، باید تعیین شود که در صورتی که هر یک از طرفین از انجام تعهدات خود عقب بماند، چه میزان خسارتی باید پرداخت شود. همچنین، ب- چه تاثیراتی دارد اگر در قرارداد مشارکت در ساخت جزئیات دقیقی مشخص نشود؟
    اگر در قرارداد مشارکت در ساخت جزئیات دقیقی مشخص نشود، احتمال بروز اختلافات و دعاوی بین طرفین افزایش می‌یابد و به نتیجه‌گیری درست درباره حقوق و تعهدات هر طرف دشوار می‌شود. از این رو، توصیه می‌شود تمام جزئیات و شرایط قرارداد مشارکت در ساخت به دقت مشخص شود و همه موارد از جمله مسئله زمانبندی، قیمت، اوصاف ساختمان و تعهدات طرفین به صورت دقیق و کامل در قرارداد می‌شود. به علاوه، در صورتی که جزئیاتی در قرارداد مشخص نشده باشد، قوانین و مقررات مربوط به قراردادها و مشارکت در ساخت باید به صورت کلی و با توجه به شرایط موجود پیش‌بینی شوند.

۳- آیا پرداخت پیش‌پرداخت در قرارداد مشارکت در ساخت قانونی است؟
بله، پرداخت پیش‌پرداخت در قرارداد مشارکت در ساخت قانونی است و براساس قوانین و مقررات مربوط به قراردادها و مشارکت در ساخت، می‌تواند صورت گیرد. همچنین، شرایط و میزان پیش‌پرداخت در قرارداد باید به صورت دقیق و دقیق تعیین شود و باید مطمئن شد که شرایط پیش‌پرداخت مربوط به هر طرف دقیقاً در قرارداد مشخص شده است. همچنین، در صورت پرداخت پیش‌پرداخت، باید تعیین شود که در صورت انصراف از ساختمان، چه مقدار از پیش‌پرداخت قابل بازگشت است و چه مبالغی برای پرداخت خسارت به کدام طرف تعلق می‌گیرد.

۴- آیا قرارداد مشارکت در ساخت باید به صورت کتبی باشد؟
بله، قرار

,پرونده ملکیمشاوره دعاوی حقوقیموسسه حقوقیوکیل پایه یک دادگستریوکیل دعاوی ملکی

وینکل بازدید : 26 چهارشنبه 07 تیر 1402 نظرات (0)

در ایران، حمل و نگهداری مواد مخدر به شدت مجازات‌پذیر است و با توجه به نوع و میزان مواد، مجازات‌های مختلفی تعیین می‌شود.

برای مثال، برای حمل و نگهداری مواد مخدر مانند هشیش، شیشه، کوکائین، ماری‌جوانا و …، مجازات شدیدی در نظر گرفته می‌شود. طبق قوانین جاری در ایران، مجازات حاملین و نگهدارندگان اینگونه مواد مخدر می‌تواند شامل حبس از ۶ ماه تا ۱۵ سال و حتی اعدام باشد. همچنین، برای توزیع و ترافیک مواد مخدر، مجازات اعدام تعیین شده است.

به علاوه، در ایران، با توجه به نوع مواد مخدر، مجازات‌های متفاوتی برای مصرف کنندگان نیز وجود دارد. برای مثال، مصرف مواد مخدری مانند ماری‌جوانا مجازاتی شامل شلاق، حبس از ۶ ماه تا ۲ سال و جریمه مالی است.

به طور کلی، مجازات‌های حمل و نگهداری مواد مخدر در ایران بسیار سخت و شدید هستند و به دلیل اینکه مواد مخدر به عنوان یکی از مشکلات جدی اجتماعی در ایران شناخته می‌شوند، قوانین سفت و سختی برای جلوگیری از تولید، ترافیک و مصرف آن‌ها تدوین شده‌اند.

برای مطالعه مقاله مجازات فحاشی در فضای مجازی چیست؟ کلیک کنید.

مجازات مشارکت در حمل مواد مخدر

در ایران، مشارکت در حمل و نقل مواد مخدر نیز با مجازات شدیدی همراه است. به عنوان مثال، اگر شخصی در حمل مواد مخدر به هر نحوی همراهی کند، مجازات حبس از ۳ تا ۱۰ سال و جریمه مالی تا سه برابر ارزش مواد مخدر قاچاق شده تعیین می‌شود.

اگر شخصی در ترافیک و ترویج مواد مخدر شرکت کند، مجازات او شامل حبس از ۶ ماه تا ۳ سال و جریمه مالی تا سه برابر ارزش مواد مخدر است. همچنین، اگر شخصی به عنوان مدیر، مالک یا دستیار در مکانی که مواد مخدر قاچاق می‌شود شناخته شود، مجازات او شامل حبس از ۶ ماه تا ۳ سال و جریمه مالی تا سه برابر ارزش مواد مخدر است.

لازم به ذکر است که مجازات‌های حمل و نقل مواد مخدر در ایران بسته به شرایط مختلف، ممکن است تغییر کند. همچنین، در صورت تکرار جرم، مجازات شخص متخلف نیز سخت‌تر خواهد شد.

حمل چه مقدار مواد مخدر در ایران حکم اعدام دارد؟

در ایران، حمل و نگهداری مواد مخدر به میزان بیشتر از ۳ کیلوگرم برای مواد مخدر سنگین مانند هروئین، کوکائین، افیون و …، مجازات اعدام را به همراه دارد. اما برای مواد مخدر سبکتر مانند ماری‌جوانا، این مقدار به ۳۰ کیلوگرم می‌رسد.

لازم به ذکر است که این مقدارها برای حمل و نگهداری مواد مخدر مذکور در مکان‌های عمومی و یا با هدف توزیع، ترافیک و فروش مواد مخدر محاسبه می‌شود. به همین دلیل، در صورت حمل و نگهداری مواد مخدر در محل زندگی شخص و برای مصرف شخصی، مجازات‌های شدیدتری مثل اعدام تعیین نمی‌شود ولی برای مصرف شخصی نیز مجازات‌هایی مانند حبس و جریمه مالی تعیین می‌شود.

مجازات حمل مواد مخدر صنعتی سنگین تر است یا سنتی؟

در ایران، برای حمل و نگهداری هر دو نوع مواد مخدر صنعتی و سنتی، مجازات شدیدی تعیین شده است. با این حال، برای مواد مخدر صنعتی سنگین‌تر مانند هروئین، کوکائین، افیون و …، مجازات‌های سخت‌تری نسبت به مواد مخدر سنتی مانند هشیش و … در نظر گرفته شده است.

برای مثال، در صورت حمل و نگهداری بیش از ۳ کیلوگرم از مواد مخدر سنگین مانند هروئین، کوکائین و افیون، مجازات اعدام تعیین می‌شود، در حالی که حمل و نگهداری بیش از ۳۰ کیلوگرم از مواد مخدر سنتی مانند هشیش و …، مجازات حبس از ۶ ماه تا ۱۵ سال و جریمه مالی تا سه برابر ارزش مواد مخدر قاچاق شده است.

لازم به ذکر است که مجازات‌های حمل و نگهداری مواد مخدر در ایران بسته به شرایط مختلف، ممکن است تغییر کند و برای توزیع و ترافیک مواد مخدر، مجازات اعدام تعیین شده است. همچنین، در صورت تکرار جرم، مجازات شخص متخلف نیز سخت‌تر خواهد شد.

برای مطالعه مقاله در قرارداد کاری به چه نکاتی توجه کنیم؟ کلیک کنید.

ارکان جرم نگهداری مواد مخدر

ارکان جرم نگهداری مواد مخدر شامل حمل، نگهداری، خرید و فروش، وارد و صادر کردن، ساخت، تولید، توزیع، مخفی کردن و در معرض فروش قرار دادن می‌شود. در قانون مبارزه با مواد مخدر، مجازات‌های مختلفی برای این جرم در نظر گرفته شده است.

به عنوان مثال، در خصوص ماده مخدر شیشه، جرم نگهداری از پنج سانتی‌گرم تا یک گرم، جریمه‌ای از دو میلیون تا شش میلیون ریال و سی تا هفتاد ضربه شلاق و دو تا پنج سال حبس را به دنبال دارد. در صورت نگهداری بیش از یک گرم تا چهار گرم، جریمه‌ای از هشت میلیون تا بیست میلیون ریال و سی تا هفتاد ضربه شلاق و دو تا پنج سال حبس تعیین می‌شود.

همچنین، جرم نگهداری و ساخت مواد مخدر بیش از چهار گرم تا پانزده گرم، جریمه‌ای از بیست میلیون تا چهل میلیون ریال و پنج تا هشت سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق را به دنبال دارد. همچنین، نگهداری و مالکیت مواد مخدر بیش از پانزده گرم تا سی گرم، جریمه‌ای از چهل میلیون تا شصت میلیون ریال و ده تا پانزده سال حبس و سی تا هفتاد و چهار ضربه شلاق را به دنبال دارد.

در صورت حمل و نگهداری مواد مخدر بیش از سی گرم، مجازات اعدام و مصادره اموال ناشی از همان جرم تعیین می‌شود.

در مورد ماده مخدر تریاک، مجازات حمل مواد مخدر از یک تا پنجاه گرم، شامل جریمه‌ای تا سه میلیون ریال و تا پنجاه ضربه شلاق است. برای حمل بیش از پنجاه گرم تا پانصد گرم، جریمه‌ای از پنج میلیون تا پانزده میلیون ریال و ده تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعیین می‌شود. همچنین، حمل بیش از پانصد گرم تا پنج کیلوگرم، جریمه‌ای از پانزده میلیون تا شصت میلیون ریال و چهل تا هفتاد و چهار ضربه شلاق و دو تا پنج سال حبسرا به دنبال دارد.

باید توجه داشت که جرایم مواد مخدر به شدت جدی هستند و مجازات‌های سنگینی را به دنبال دارند. بهترین راه برای جلوگیری از این جرایم، پیشگیری از استفاده از مواد مخدر و اطلاعات کافی درباره خطرات آن‌ها است. همچنین، باید به تمامی قوانین و مقررات مربوط به مواد مخدر پایبند باشید و از هرگونه فعالیت غیرقانونی در این زمینه خودداری کنید.

مجازات حمل مواد مخدر با ماشین

حمل مواد مخدر با ماشین در ایران به عنوان یک اقدام متخلفانه و غیرقانونی محسوب می‌شود و شخصی که در این حمل و نقل مواد مخدر شرکت دارد، بر اساس قوانین جاری در کشور، به مجازات‌هایی که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، محکوم خواهد شد.

بسته به نوع و میزان مواد مخدر حمل شده، مجازات‌های متفاوتی برای شخص متخلف تعیین می‌شود. به عنوان مثال، برای حمل و نقل تریاک با ماشین در ایران، قاضی می‌تواند حکم به مجازات‌هایی که در زیر ذکر شده است، دهد:

  • تا ۵۰ گرم تریاک: تا ۳ میلیون ریال جریمه نقدی و تا ۵۰ ضربه شلاق.
  • بیش از ۵۰ گرم تا ۵۰۰ گرم تریاک: ۵ تا ۱۵ میلیون ریال جریمه نقدی و ۱۰ تا ۷۴ ضربه شلاق.
  • بیش از ۵۰۰ گرم تا ۵ کیلوگرم تریاک: ۱۵ تا ۶۰ میلیون ریال جریمه نقدی و ۴۰ تا ۷۴ ضربه شلاق و ۲ تا ۵ سال حبس.
  • بیش از ۵ کیلو تا ۲۰ کیلو تریاک: ۶۰ تا ۲۰۰ میلیون ریال جریمه نقدی و ۵۰ تا ۷۴ ضربه شلاق و ۵ تا ۱۰ سال حبس.
  • بیش از ۲۰ کیلو تریاک: بیشتر از ۲۰۰ میلیون ریال جریمه نقدی و ۷۴ تا ۱۰۰ ضربه شلاق و ۱۰ تا ۲۰ سال حبس.

همچنین، برای حمل و نقل سایر مواد مخدر با ماشین نیز، مجازات‌های مشابهی برای شخص متخلف تعیین می‌شود.

لازم به ذکر است که قوانین و مقررات مربوط به حمل مواد مخدر در هر کشور متفاوت است، بنابراین پیشنهاد می‌شود که قبل از حمل هرگونه ماده مخدر با ماشین، با قوانین و مقررات کشور خود آشنا شوید و از این که در فرآیند حمل دستگیر نشوید، اطمینان حاصل کنید.

برای مطالعه مقاله نکاتی درباره قوانین مشارکت در ساخت کلیک کنید.

سوالات متداول

به بعضی از سوالات متداول درباره حمل و نگهداری مواد مخدر در ایران پاسخ خواهم داد:

۱. مجازات حمل مواد مخدر با ماشین در ایران چیست؟
پاسخ: حمل مواد مخدر با ماشین در ایران به عنوان یک اقدام غیرقانونی و متخلفانه شناخته می‌شود و شخصی که در این فعالیت شرکت دارد، بر اساس قوانین جاری در کشور، به مجازات‌هایی که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، محکوم خواهد شد. مجازات‌های مختلفی بسته به نوع و میزان مواد مخدر حمل شده تعیین می‌شود.

۲. چه مدت زمانی می‌توان مواد مخدر را در ایران نگه داشت؟
پاسخ: در ایران، نگهداری هرگونه ماده مخدر به هر شکلی، از جمله در دسترس داشتن یا نگهداری در خانه، ممنوع است. در صورت یافته شدن شخصی که ماده مخدر را در اختیار دارد، بر اساس قوانین جاری در کشور، به مجازات‌هایی که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، محکوم خواهد شد.

۳. آیا استفاده از مواد مخدر در ایران مجاز است؟
پاسخ: خیر، استفاده از هرگونه ماده مخدر در ایران غیرمجاز و ممنوع است و شخصی که در این فعالیت شرکت دارد، بر اساس قوانین جاری در کشور، به مجازات‌هایی که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، محکوم خواهد شد.

۴. آیا مصرف مواد مخدر در ایران تحت تعقیب قرار می‌گیرد؟
پاسخ: بله، مصرف مواد مخدر در ایران تحت تعقیب قرار می‌گیرد و شخصی که در این فعالیت شرکت دارد، بسته به نوع و میزان مواد مخدر مصرف شده، به مجازات‌هایی که در قانون مجازات اسلامی تعیین شده است، محکوم خواهد شد.

۵. آیا مواد مخدر در ایران قابل درمان هستند؟
پاسخ: بله، مواد مخدر در ایران قابل درمان هستند و درمان اعتیاد به مواد مخدر در کشور انجام می‌شود. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، می‌توانید با سازمان ملی مبارزه با مواد مخدر تماس حاصل کنید.

مشاوره دعاوی حقوقیموسسه حقوقیوکیل پایه یک دادگستریوکیل دعاوی کیفری

وینکل بازدید : 23 سه شنبه 06 تیر 1402 نظرات (0)

درحال حاضر با توجه به قوانین موجود کشور ما ایران و مطابق با ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی ایران مرد هر موقع بخواهد می تواند زنش را طلاق دهد و نیازی به ارائه دلیل به دادگاه برای چرایی طلاق دادن و جدایی از همسرش ندارد . اما مطابق با مواد ۱۱۱۹، ۱۱۲۹ و ۱۱۳۰ زن نیز می تواند با داشتن دلایل موجه که همان عسر و حرج ، غیبت شوهر به مدت چهار سال ، عدم پرداخت نفقه یا عجز شوهر از پرداخت آن ، انجام شروط دوازدگانه طلاق یا شروط ضمن عقد توسط مرد و دادن حق طلاق بدون قید و شرط توسط مرد به زن از شوهرش طلاق بگیرد .

همچنین زن نیز مانند مرد برای طلاق گرفتن نیاز دارد مراحلی را طی کند که به آن تشریفات خاص طلاق می گویند مثل ثبت نام در سامانه طلاق ، رفتن به جلسات مشاوره قبل از طلاق و تکمیل و پر کردن فرم درخواست طلاق از طرف زن در دفتر خدمات الکترونیک قضایی تا این درخواست از طرف زن از آن جا به دادگاه خانواده برای رسیدگی فرستاده شود .

رسیدگی به درخواست طلاق از جانب زن سه مرحله ای است . رسیدگی بدوی ، تجدیدنظر و دیوان عالی کشور و هر بار اعتراض مرد در هر کدام از این مراحل ممکن است پروسه طلاق از طرف زن را تا زمان رسیدن به نتیجه و صدور گواهی عدم امکان سازش حداقل تا یک سال به تاخیر بی اندازد . در این مقاله ضمن تعریف مراحل درخواست طلاق از طرف زن ، جزئیات این مراحل یک به یک بیان شده است .

برای مطالعه مقاله صفر تا صد طلاق توافقی کلیک کنید.

مقدمه اول در مورد مقررات طلاق به طور کلی

مطابق قانون فعلی کشور و مقررات فقهی، طلاق را در اختیار مرد قرار داده است و شوهر می تواند با شرایط طلاق زوجه که در قانون آمده است- یعنی پرداخت حقوق مالی زوجه و طی مراحل قانونی طلاق– دادخواست طلاق از مرد داده و به رغم مخالفت زوجه او را طلاق بدهد. اما بر عکس آن، زوجه برای گرفتن طلاق بدون رضایت شوهر راهی سخت و دشوار در پیش دارد. در این مطلب به مراحل طلاق به درخواست زن پرداخته می شود.

نکته: طلاق ایرانیان غیر شیعه بر طبق دین و مذهب خود آنها است.

مقدمه دوم در مورد شروع مراحل درخواست طلاق از طرف زن و توصیه وکیل

بی تردید سخت ترین و مهم ترین پرونده خانوادگی در دستگاه قضا، درخواست طلاق از طرف زن و یا به عبارت دیگر مراحل طلاق از سوی زوجه است. می دانیم که بر طبق قانون مدنی و مقررات فقهی، طلاق در اختیار مرد است و زن تنها با داشتن دلیل موجه و اثبات آن می تواند از دادگاه تقاضای طلاق کند مگر این که طلاق توافقی باشد یا زن وکالت در طلاق (حق طلاق) داشته باشد که از بحث ما خارج است.

به عنوان وکیل که سال ها تجربه در دعاوی خانوادگی دارد توصیه اکید می شود که درخواست طلاق از طرف زن را بدون وکیل شروع نکنید چون مراحل طلاق و ارائه دلایل طلاق در این موضوع شرایط خاص خود را دارد و یا لااقل در این خصوص قبل از هر اقدامی با وکیل مجرب طلاق مشورت کنید. شاید لازم باشد قبل از تقدیم دادخواست طلاق به دادگاه خانواده، دادخواست مرتبط دیگری به عنوان مقدمه ثبت شود و تا حصول نتیجه آن، ثبت دادخواست طلاق به تعویق افتد. پرونده طلاق از جانب زن نیاز بسیار به داشتن اطلاعات کافی در خصوص رویه دادگاه های خانواده، تجدید نظر و دیوان عالی کشور دارد، ارائه ادله محکمه پسند بسیار مهم است. اگر در پرونده دیگری نمی خواهید وکیل داشته باشید، وکالت این پرونده را به وکیل متخصص واگذار کنید. تا دچار باخت در پرونده ، اتلاف وقت، انرژی و سرخوردگی نشوید.

برای شروع و ثبت مراحل طلاق زوجه بایستی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی شروع کرد. در ابتدا دادخواست در دفاتر الکترونیک قضایی ثبت می شود و سپس به دادگاه خانواده فرستاده و ارجاع می شود. البت در بعضی شهر های ایران قبل از ارجاع زوجین به شعبه دادگاه خانواده جهت سازش به شورای حل اختلاف ارجاع میشوند و در بعضی دیگر هم مشاوره بهزیستس قبل آن لازم است.

برای مطالعه مقاله قوانین رحم اجاره ای در ایران! کلیک کنید.

مراحل درخواست طلاق از طرف زن

همان طور که شد زن برای جدایی و طلاق مانند مرد نیاز دارد برای جدایی تشریفات قبل از طلاق را طی کند . از جمله مراحلی که زن برای درخواست طلاق به دادگاه خانواده باید طی کند عبارت است از :

 اولین قدم زنی که خواهان طلاق و جدایی است ثبت نام در سامانه تصمیم یا همان سامانه طلاق است .

 قدم بعدی که زن خواهان طلاق بعد از ثبت نام در سامانه طلاق رفتن به جسات مشاوره قبل از طلاق است .

 بعد از رفتن به جلسات مشاوره و گرفتن گواهی عدم انصراف از طلاق زن برای تنظیم و ثبت دادخواست طلاق به یکی از دفاتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه می کند .

 از آن جا دادخواست به دادگاه خانواده ارسال می شود و زن باید دلایلی که ضمن دادخواست برای طلاق بیان کرده نزد قاضی دادگاه ثابت کند .

مراحل طلاق از کجا شروع می شود؟

اگر طلاق توافقی نیست و اگر وکالت در طلاق(حق طلاق) از همسر ندارید ناچارید دادخواست طلاق از طرف زوجه تقدیم دادگاه خانواده کنید. زوجه هم می تواند در دادگاه خانواده شهری که هم اکنون ساکن است دادخواست بدهد و هم در دادگاه خانواده محل اقامت شوهر.

خوب است بدانید که  طلاق از طرف زن، پرونده ای  است که مراحل طلاق و دادگاه  ۳ مرحله است(بدوی،تجدیدنظر استان و دیوان عالی کشور)

با این توضیح که طرفین (زن و شوهر) می توانند در صورتی که حکم دادگاه اول (بدوی) به ضرر آن ها باشد نسبت به آن در فرجه ۲۰ روزه تجدید نظر خواهی کنند. بدیهی است که پرونده پس از تبادل لوایح به دادگاه تجدید نظر استان فرستاده می شود و در ادامه پس از صدور رای توسط شعبه دادگاه تجدید نظر –که غالبا بدون حضور زوجین و تشکیل جلسه می باشد- در مهلت ۲۰ روزه هر کدام از طرفین که رای به ضرر او باشد می تواند فرجام خواهی کند. در این صورت پرونده به دیوان عالی کشور ارسال می گردد.

باز هم این همه کار نیست چه بسا که دیوان از رای دادگاه تجدید نظر نقص بگیرد و یا نقض کند و مجددا پرونده به دادگاه تجدید نظر اعاده شود که در این صورت پس از صدور حکم مجدد از سوی شعبه دادگاه تجدید نظر باز هم امکان فرجام خواهی مجدد مهیا است …

این مطالب از این رو گفته شد که پرونده طلاق در صورت مقاوت زوجین، پرونده ای طولانی است و صبر بسیار می طلبد و اصلا ماهیت آن با عجله سازگار نیست مگر این که طلاق غیابی باشد و زوج در دادگاه حضور نیابد و یا اعتراض نکند که زمان کمتری به طول می انجامد.

اولین مرحله برای اقدام به طلاق از طرف زوجه مراجعه به وکیل دادگستری مجرب می باشد یا اینکه زن شخصاً اقدام نماید که با توجه به شرایط خاص و پیچیده بودن این موضوع توصیه می‌شود که طلاق از طریق وکیل دادگستری انجام گردد.
جهت ثبت دادخواست طلاق در ابتدا باید به دفتر خدمات قضایی مراجعه شود، در این مرحله پس از ثبت دادخواست پرونده به دادگاه محل سکونت زن ارجاع می شود. شعبه دادگاه مربوطه پس از ارجاع پرونده با توجه به کثرت یا قلت پرونده ها جهت حضور زوجین روز معینی را به عنوان جلسه دادگاه مشخص و اعلام می کند و در جلسه دادگاه بعد از حضور طرفین و استماع دفاعیات زوجین مبادرت به صدور رای می نماید.
در واقع زوجه جهت اخذ حکم قطعی طلاق باید سه مرحله را طی نماید.
مرحله اول همان جلسه بدوی میباشد.
مرحله دوم در صورت اعتراض جلسه تجدیدنظر و در صورت اعتراض مجدد پرونده به دیوان عالی کشور ارجاع می‌شود.
و در نهایت مرحله سوم در صورت قطعی شدن رای در هر یک از مراحل طلاق زوجه میتواند دفترخانه مراجعه و خود را مطلقه نماید.

برای مطالعه مقاله قوانین وراثت که کسی نمیداند! کلیک کنید.

مدت زمان طلاق از طرف زن

به طور کلی با توجه به پیچیدگی طلاق از طرف زن و اثبات هر یک از شروط دوازده گانه یا عسر و‌ حرج زن و زمان بر بودن دادگاه امری تخصصی می باشد. به طور کلی در حالت عادی اگر زوج در حکم طلاق صادره در مرحله بدوی اعتراض نکند حدوداً ۴ الی ۶ ماه زمان نیاز است تا صیغه طلاق جاری شود و اگر مراحل قانونی تجدید نظر و دیوان عالی به وسیله اعتراض مرد انجام بگیرد تقریباً یک سال باید در نظر گرفته شود تا در صورت وجود شرایط قانونی زن موفق به اجرای صیغه طلاق شود.

۴ راه طلاق و دلایل و شرایط طلاق به درخواست زوجه (زن)

اول: 

طلاق توافقی

دوم:

طلاق با حق طلاق(وکالت طلاق)

سوم:

اثبات یکی از شرط های مندرج در سند ازدواج. می توانید سند نکاحیه خود را مطالعه کنید ۱۲ شرط عقدنامه در آن به صورت چاپی گنجانده شده است سپس با وکیل مجرب مشاوره حقوقی کنید تا مشخص گردد کدامیک از آنها مناسب شرایط شما برای درخواست طلاق است. این راه به غیر توافقی و داشتن حق طلاق کامل، بهترین روش است زیرا در صورت اثبات یکی از این دوازده مورد بر طبق شرط چاپی عقدنامه زن وکیل در طلاق از جانب شوهر همراه با قبول بذل خواهد بود.

چهارم:

اثبات عسر و حرج زن هم از دیگر دلایل طلاق به استناد ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی است. عسر و حرج یعنی به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد.

عمده و مهمترین موضوعاتی که زن به استناد عسر و حرج  می تواند طلاق بگیرد به شرح ذیل است:

  1. اعتیاد مضر شوهر
  2. نپرداختن نفقه حداقل به مدت ۶ ماه
  3. مریضی سخت علاج شوهر
  4. امراض مقاربتی شوهر
  5. بچه دار نشدن زوج
  6. ترک زندگی توسط زوج
  7. ازدواج مجدد بدون رضایت همسر اول
  8. محکومیت شوهر به زندان بالای ۵ سال یا ارتکاب به جرایمی که بر خلاف شان زوجه است
  9. سورفتار و سو معاشرت ( ضرب و جرح، توهین،… )
  10. عدم تهیه مسکن برای مدت غیر متعارف
  11. اثبات خیانت همسر در دادگاه
  12. با شرایطی کراهت شدید زوجه همراه با بذل کل مهریه
  13. بلاتکلیف رها کردن زوجه
  14. نداشتن رابطه جنسی برای مدت غیر متعارف یا نوع متعارف
  15. مشکلات زناشویی ناشی از عیوب مرد
  16. رابطه جنسی غیر متعارف
  17. با شرایطی دوری طولانی زوجین از همدیگر

مدت زمان طلاق از طرف زوجه

بر طبق قانون طلاق و آیین دادرسی مدنی، طلاق پرونده ای است که با اعتراض هر کدام از زوجین ۳ دادگاه را طی می کند. دادگاه بدوی، دادگاه تجدید نظر استان مربوطه، دیوان عالی کشور. در فرض اینکه پرونده با اعتراض، هر سه دادگاه را پشت سر بگذارد حدود یکسال طول خواهد کشید. مگر اینکه یکی از طرفین اعتراض نکند.

شرایط طلاق به درخواست زوجه باکره

  • بر خلاف عقد نکاح زوجه باکره که مستلزم اجازه پدر و یا جد پدری است در طلاق اینگونه نیست. و از شرایط طلاق به درخواست زوجه باکره قانونا رضایت پدر نیست. اگر چه که عرف و شرایط خانوادگی ممکن است داوری دیگری داشته باشد.
  • مهریه زوجه باکره در هنگام طلاق نصف می شود.
  • اگر باکره ماندن زوجه ، به دلیل عدم شروع زندگی مشترک و عدم تمایل زوج و یا هر دلیل منتسب به زوج باشد یا شرایطی امکان اخذ رای طلاق از دادگاه وجود دارد.
  • طلاق یک طرفه به درخواست زوجه باکره ، با توجه به اینکه زندگی مشترک آغاز نشده است خاصه وقتی که زوجه به حق حبس استناد نماید. کمی دشوار است توجه کنیم حتما در این خصوص با وکیل خانواده گروه وکلای پارسای مشاوره نمایید موضوع بسیار تخصصی است . در بعضی پرونده ها مثل طلاق ، در بیشتر موارد لازم است که از راه های دیگری در ابتدا مثل مطالبه نفقه معوقه یا الزام به تهیه مسکن متناسب شان زوجه ، مطالبه مهریه و … اقدام شود

دادخواست طلاق از طرف زن و مهریه

سوال می شود که اگر زن متقاضی طلاق باشد تکلیف مهریه چه خواهد شد؟ این سوال بحث مفصلی دارد اما اجمالا اینکه اگر زوجه بتواند یکی از شروط مندرج در سند ازدواج را ثابت کند وکیل شوهر در طلاق و قبول بذل می شود و اختیار به دست خود اوست که به وکالت از شوهر چه مقدار از مهریه ای را قبول بذل و تعیین کند و اگر بتواند از طریق عسر و حرج دادگاه را مجاب کند که زوج را اجبار به طلاق کند میزان مهریه ای که بذل خواهد شد بسته به نظر قاضی و خود زوجه دارد

طلاق به تقاضای زوجه و حضانت فرزندان

قانون طلاق مقررات مربوط به قانون مدنی و قانون حمایت خانواده است. برطبق ماده  ۲۹ قانون حمایت از خانواده در پرونده طلاق ، اگر قبلا تکلیف حضانت فرزندان مشخص نشده باشد می بایستی در ضمن حکم طلاق نسبت به آن اظهار نظر قضایی شود. حسب قانون ، حضانت(نگهداری) فرزندان تا پایان ۷ سالگی با مادر است و بعد از آن با پدر است. ۹ سال برای دختران و ۱۵ سال برای پسران است. بعد از سنین مذکور حضانت دیگر از نظر قانون موضوعیت ندارد. و انتخاب با فرزندان است. اما در اعطای حضانت قاضی بایستی مصلحت فرزندان را رعایت کند به این معنی که مهم نیست بچه چند سال دارد و حضانت او بر طبق قانون با کیست، مهم آن است که قاضی تشخیص بدهد برای کودک بهتر است که نزد کدام یک از والدین باشد.

مهریه در طلاق از طرف زن

با توجه به اینکه مهریه حق مالی است و مشروط نمی باشد و به محض وقوع عقد زن مالک مهر می شود فرقی نمی کند که درخواست طلاق از طرف کدام یک از زوجین باشد و زوج موظف است در هر حال مهریه را پرداخت نماید و حتی خیانت زن می‌تواند باعث شود مهریه زائل گردد.

تکلیف حضانت فرزندان در طلاق از طرف زن چیست؟

نظر به اینکه حضانت فرزند حق و تکلیف والدین می باشد و قانون تعیین تکلیف شده است که بر طبق قانون حمایت خانواده فرزند پسر و دختر تا سن ۷ سالگی با مادر و بعد از آن دختر از ۷ تا ۹ سالگی و پسر از ۷ تا ۱۵ سالگی با پدر میباشد فلذا درخواست طلاق از طرف زن تاثیری در حضانت فرزندان ندارد.
اما نکته مهم اینکه اگر قاضی مصلحت طفل را در این بداند که به طور کلی حضانت با مادر یا پدر باشد رعایت سن ملاک نخواهد بود و در شرایطی مثل ازدواج مادر یا اعتیاد پدر یا خشونت غیرمتعارف که مکرر باشد به طور کلی باعث سلب حضانت خواهد گردید.

 مزایای وکیل در طلاق از طرف زن

  1.  عدم نیاز به حضور زن در مراجعه به داوری
  2. اجرای صیغه طلاق بدون حضور زن و از طریق وکیل وی
  3. نحوه دریافت حقوق و مزایا که توسط وکیل معین می شود که در این صورت نیازی به حضور زن در دادگاه وجود نیست.

مدارک لازم برای طلاق از طرف زن

  1. اصل سند ازدواج
  2. اصل شناسنامه
  3. اصل کارت ملی

طلاق غیابی از طرف زن

طبق قانون در صورتی که زوجه به طور متوالی بدون عذر موجه شش سال غیبت داشته باشد زوجه میتواند درخواست ثبت طلاق و اثبات غیبت بدون عذر موجه همسر خود را در دادگاه ثابت و موفق به اخذ رأی غیابی شود. برخلاف تصور عمومی با اخذ طلاق غیابی هیچ یک از حقوق زن از جمله مهریه و اجرت المثل زن از بین نمی‌رود و دادگاه موظف به تعیین تکلیف راجع به حقوق مالی زن در رای طلاق می باشد. البته زوج میتواند بعد از آگاهی از رأی صادره در قالب واخواهی به حکم غیابی اعتراض کند که این امر می‌تواند تا قطعی شدن مجدد رأی یک سال زمان ببرد.

برای مطالعه مقاله هدایای نامزدی بعد از طلاق به چه کسی تعلق می گیرد؟ کلیک کنید.

سوالات متداول

۱- ✔️ زن برای طلاق گرفتن چه باید بکند ؟

باید در سامانه طلاق ثبت نام کند به مشاوره قبل از طلاق برود و سپس دادخواست طلاق را در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت کند که در متن مقاله کاملا توضیح داده شده است .

۲- ✔️ آیا انجام تشریفات خاص طلاق که مرد ملزم به رعایت کردن آن برای جدایی هست برای زن هم الزامی است ؟

✔️ بله زن نیز مانند مرد ملزم به رعایت  تمام مراحل و تشریفات خاص طلاق قبل از ارائه درخواست طلاق است که در متن مقاله آورده شده است .

۳- ✔️ اگر زن مراحل و تشریفات خاص طلاق را انجام ندهد درخواست او رد می شود ؟

✔️ اگر زن قبل رعایت تشریفات طلاق درخواست طلاق بدهد درخواست او رد نمی شود بلکه از طرف دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به مشاوره قبل از طلاق فرستاده می شود تا بعد از انجام مشاوره دادخواست او ثبت شود .

موسسه حقوقیوکیل پایه یک دادگستریوکیل دعاوی خانوادهوکیل طلاق

وینکل بازدید : 20 سه شنبه 06 تیر 1402 نظرات (0)

حکم جلب چیست؟

حکم جلب یکی از ابزارهای حقوقی است که برای دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، استفاده می‌شود. این حکم به معنای دستور دادن به پلیس یا مأموران قضایی برای دستگیری فرد متهم است. در بعضی از کشورها، برای صدور حکم جلب، نیاز به داشتن شواهد قوی و مستدل برای اثبات جرم افراد وجود دارد.

در بسیاری از سیستم‌های حقوقی، حکم جلب به عنوان یک وسیله قانونی برای دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، به کار می‌رود. این حکم برای دستور دادن به پلیس یا مأموران قضایی برای دستگیری فرد متهم، صادر می‌شود. در برخی موارد، برای دستور دادن به حکم جلب، نیاز به تحقیقات و پیگیری‌های مستمر از سوی مأموران قضایی و پلیس وجود دارد.

در سیستم حقوقی ایران، حکم جلب به عنوان یکی از ابزارهای حقوقی مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این سیستم، برای صدور حکم جلب، نیاز به داشتن شواهد و مدارک قانونی و مستدل برای اثبات جرم افراد وجود دارد. همچنین، در این سیستم، قاضی با توجه به شرایط موجود، می‌تواند حکم جلب را صادر کند و در صورتی که فرد متهم حاضر نشود، پلیس می‌تواند با استفاده از این حکم، فرد متهم را دستگیر کند.

در کل، حکم جلب یکی از ابزارهای حقوقی موجود در سیستم‌های حقوقی مختلف است که برای دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، به کار می‌رود. در هر سیستم حقوقی، برای صدور حکم جلب، نیاز به داشتن شواهد و مدارک قانونی و مستدل برای اثبات جرم افراد وجود دارد و در نهایت، باید با رعایت حقوق بشری و قوانین مربوطه، فرد متهم دستگیر شود.

برای مطالعه مقاله مجازات حمل و نگهداری مواد مخدر در ایران! کلیک کنید.

انواع حکم جلب

در سیستم حقوقی، حکم جلب به منظور دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، صادر می‌شود. این حکم به صورت دو نوع حکم جلب حقوقی و حکم جلب کیفری تقسیم بندی می‌شود. همچنین، قرار جلب به دو شکل عادی و سیار قابل اجرا است. در ادامه به توضیح این انواع حکم جلب می‌پردازیم:

  1. حکم جلب حقوقی: این نوع حکم جلب به منظور اجرای حقوق و تعهدات قانونی صادر می‌شود. برای مثال، در صورتی که فردی بدهکار شده باشد و قراردادی را نقض کرده باشد، حکم جلب حقوقی به منظور دستگیری و اجرای حقوقی علیه او صادر می‌شود.
  2. حکم جلب کیفری: این نوع حکم جلب به منظور دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، صادر می‌شود. برای مثال، در صورتی که فردی به جرم قتل، سرقت، تجاوز و غیره متهم شده باشد، حکم جلب کیفری به منظور دستگیری و اجرای حکم قضایی علیه او صادر می‌شود.
  3. قرار جلب عادی: در این نوع قرار جلب، قاضی، قرار جلب را برای اجرا به کلانتری خاص ابلاغ می‌کند. این قرار زمانی صادر می‌شود که شاکی، فرد متهم را در محلی که او در آنجا زندگی می‌کند، مشاهده کرده باشد. پس از صدور قرار جلب، شاکی باید به کلانتری مراجعه کند و پس از ثبت قرار، مأمورین انتظامی را به همراه خود به آن محل برده و در صورتی که فرد متهم در آنجا حضور داشته باشد، او را جلب کند.
  4. قرار جلب سیار: در صورتی که از صدور قرار جلب عادی مدتی گذشته باشد و فرد متهم هنوز دستگیر نشده باشد، قرار جلب سیار صادر می‌شود. در این نوع قرار جلب، قاضی، قرار جلب را به همه کلانتری‌های حوزه قضایی خود ابلاغ می‌کند. در صورتی که فرد متهم در هر نقطه‌ای از حوزه قضایی قاضی دیده شود، مأمورین انتظامی می‌توانند او را جلب کنند.

در نهایت، لازم به ذکر است که هر قاضی فقط می‌تواند نسبت به حوزه قضایی خود قرار جلب صادر کند و اگر فرد متهم در حوزه قضایی دیگری باشد، قاضی باید قرار جلب را به حوزه قضایی مربوطه نیابت دهد. همچنین، در هنگام اجرای حکم جلب، حقوق و حریم شخصی فرد متهم باید رعایت شود و اجرای حکم باید با رعایت قوانین و مقررات مربوط به این حوزه انجام شود.

تفاوت های دستور جلب عادی و سیار

دستور جلب عادی و سیار برای دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، صادر می‌شود. این دستور به دو نوع دستور جلب حقوقی و دستور جلب کیفری تقسیم بندی می‌شود. همچنین، دستور جلب به دو شکل عادی و سیار قابل اجرا است.

دستور جلب حقوقی صادر می‌شود تا به منظور اجرای حقوق و تعهدات قانونی، فردی را دستگیر کند. برای مثال، در صورتی که فردی بدهکار شده باشد و قراردادی را نقض کرده باشد، دستور جلب حقوقی به منظور دستگیری و اجرای حقوقی علیه او صادر می‌شود. هر قاضی فقط در حوزه قضایی خود می‌تواند دستور جلب حقوقی صادر کند و در صورتی که فرد متهم در خارج از حوزه قضایی قاضی باشد، باید به حوزه قضایی دیگر نیابت داده شود.

دستور جلب کیفری به منظور دستگیری فردی که به جرمی متهم شده است، صادر می‌شود. برای مثال، در صورتی که فردی به جرم قتل، سرقت، تجاوز و غیره متهم شده باشد، دستور جلب کیفری به منظور دستگیری و اجرای حکم قضایی علیه او صادر می‌شود.

دستور جلب عادی صادر می‌شود در صورتی که شاکی، فرد متهم را در محلی که او در آنجا زندگی می‌کند، مشاهده کرده باشد. در این حالت، قاضی دستور جلب را به یک کلانتری خاص ابلاغ می‌کند و پس از ثبت دستور ، مأمورین انتظامی را به همراه خود به آن محل برده و در صورتی که فرد متهم در آنجا حضور داشته باشد، او را دستگیر می‌کنند.

دستور جلب سیار صادر می‌شود در صورتی که فرد متهم هنوز دستگیر نشده باشد. در این حالت، قاضی دستور جلب را به همه کلانتری‌های حوزه قضایی خود ابلاغ می‌کند. در صورتی که فرد متهم در هر نقطه‌ای از حوزه قضایی قاضی دیده شود، مأمورین انتظامی می‌توانند او را دستگیر کنند.

در هنگام اجرای دستور جلب، حقوق و حریم شخصی فرد متهم باید رعایت شود و اجرای دستور باید با رعایت قوانین و مقررات مربوط به این حوزه انجام شود. همچنین،در صورتی که دستور جلب به نحوی اجرا نشود که با قوانین و مقررات مربوطه سازگار باشد، می‌تواند به شکایت‌هایی از سوی فرد متهم و دیگران منجر شود و در برخی موارد، می‌تواند منجر به پیگیری قضایی برای خطای اجرایی شود.

در کل، دستور جلب عادی و سیار ابزاری برای اجرای حقوق و تعهدات قانونی است که در صورت لزوم، برای دستگیری فرد متهم به جرمی خاص صادر می‌شود. اجرای صحیح این دستور باید با رعایت قوانین و مقررات مربوطه صورت گیرد تا از نقض حقوق و حریم شخصی فرد متهم جلوگیری شود.

حکم جلب حقوقی

حکم جلب حقوقی یک دستور قضایی است که در حوزه حقوقی صادر می‌شود تا به منظور اجرای حقوق و تعهدات قانونی، فردی را دستگیر کند و او را به محاکمه در دادگاه حاضر کند. حکم جلب حقوقی به دو نوع دستور جلب حقوقی و دستور جلب کیفری تقسیم می‌شود و در دو شکل عادی و سیار قابل اجرا است. اما در اینجا، به بررسی حکم جلب حقوقی می‌پردازیم.

حکم جلب حقوقی در صورتی صادر می‌شود که فردی به دلیل عدم اجرای حکم دادگاه، عدم پرداخت بدهی، عدم اجرای قرارداد، یا دیگر تخلفات حقوقی، به محاکمه در دادگاه حاضر نیاز باشد. در این حالت، قاضی پرونده برای دستگیری فرد متهم، حکم جلب حقوقی صادر می‌کند. برای مثال، در صورتی که فردی بدهکار شده باشد و قراردادی را نقض کرده باشد، حکم جلب حقوقی به منظور دستگیری و اجرای حقوقی علیه او صادر می‌شود.

بنا به ماده ۲ قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، در صورتی که فرد موظف به اجرای حکم دادگاه باشد و عدم اجرای حکم توسط وی قابل اثبات باشد، قاضی پرونده می‌تواند حکم جلب حقوقی را صادر کند. در این حالت، فرد متهم به عنوان بدهکار، باید مالی خود را به دادگاه اعلام کند و در صورتی که این امر انجام نشود، قاضی می‌تواند حکم جلب حقوقی را صادر کند.

حکم جلب حقوقی عملیاتی است که به طور معمول توسط نیروهای انتظامی اجرا می‌شود. پس از صدور حکم جلب حقوقی، پلیس یا دیگر نیروهای انتظامی می‌توانند فرد متهم را دستگیر کنند و او را به دادگاه حاضر کنند. در هنگام اجرای حکم جلب، حقوق و حریم شخصی فرد متهم باید رعایت شود و اجرای دستور باید با رعایت قوانین و مقررات مربوط به این حوزه انجام شود.

در کل، حکم جلب حقوقی یکی از ابزارهای قضایی است که در صورت لزوم برای دستگیری فرد متهم به جرمی خاص صادر می‌شود. اجرای صحیح این دستور، بر اساس قوانین و مقررات مربوط به این حوزه، از اهمیت بالایی برخوردار است و در رعایت حقوق و حریم شخصی فرد متهم باید دقت ویژه‌ای به کار گرفته شود. در صورتی که شما به هر عنوانی با حکم جلب حقوقی مواجه شده‌اید، بهتر است با یک وکیل متخصص در حقوق تماس بگیرید تا بتوانید حقوق و حریم شخصی خود را حفظ کنید و به بهترین نحو ممکن از این وضعیت خارج شوید.

برای مطالعه مقاله مجازات فحاشی در فضای مجازی چیست؟ کلیک کنید.

حکم جلب کیفری

حکم جلب کیفری یک دستور قضایی است که در صورت لزوم، به منظور دستگیری فرد متهم به یک جرم خاص، صادر می‌شود. حکم جلب کیفری در دو حالت اصلی صادر می‌شود: اجبار فرد به اجرای حکم و انجام تحقیقات بیشتر.

مورد اول، زمانی است که حکمی علیه فرد صادر شده و در مرحله اجرا می‌باشد. در این حالت، قاضی می‌تواند حکم جلب کیفری را صادر کند تا فرد مورد نظر را برای اجرای حکم دستگیر کنند. برای مثال، اگر فردی به جرم قتل محکوم شده باشد و قرار باشد که به زودی اعدام شود، حکم جلب کیفری صادر می‌شود تا فرد را برای اجرای حکم دستگیر کنند.

مورد دوم، زمانی صادر می‌شود که هنوز اتهامی علیه فرد ثابت نشده باشد، اما قاضی به دلایل خاصی می‌خواهد فرد را برای تحقیقات بیشتر به دادگاه حاضر کند. در این حالت، قاضی می‌تواند حکم جلب کیفری را صادر کند تا فرد مورد نظر را به دادگاه حاضر کنند. این اقدام به منظور انجام تحقیقات بیشتر و به دست آوردن شواهد و مدارک بیشتر است که ممکن است به شناسایی مجرم و اثبات اتهام کمک کند.

حکم جلب کیفری برای اجرا به نیروهای انتظامی سپرده می‌شود و آن‌ها مسئول دستگیری و به دادگاه حضور فرد مورد نظر هستند. بهتر است بدانید که اجرای این حکم باید با رعایت حقوق و حریم شخصی فرد مورد نظر صورت پذیرد و به همین دلیل، نیروهای انتظامی باید در اجرای این حکم با دقت و حساسیت ویژه‌ای عمل کنند.

در کل، حکم جلب کیفری، یکی از ابزارهایی است که در صورت لزوم، برای دستگیری فرد متهم به جرم خاص، صادر می‌شود. اجرای صحیح و با رعایت حقوق و حریم شخصی فرد متهم، بر اساس قوانین و مقررات مربوط به این حوزه انجام می‌شود. در صورتی که شما به هر عنوانی با حکم جلب کیفری مواجه شده‌اید، بهتر است با یک وکیل متخصص در حقوق تماس بگیرید تا بتوانید حقوق و حریم شخصی خود را دفاع کنید.

دادخواست حکم جلب وجود

اگر شما هم از آن دسته افراد هستید که نمی‌دانید دادخواستی به نام دادخواست حکم جلب در پرونده‌ های حقوقی وجود ندارد، باید بدانید که کسی نمی‌تواند به دادگاه مراجعه کند و دادخواست حکم قرار جلب حقوقی بدهد؛ فقط زمانی که حکم قطعی صادر شد، می‌توانید درخواست دستور جلب بدهید ، بنابر این باید صبر کنید تا پرونده به مرحله اجرا برسد. همچنین نحوه اجرای این قانون در پرونده‌ های حقوقی برای همه محکومیت ‌های مالی از قبیل مهریه، نفقه، چک و… به یک شکل است و تنها تفاوتی که دارد، این است که در دادخواست شکایت خود، نوع درخواست تان را می‌نویسید.

مشاوره دعاوی حقوقیموسسه حقوقیوکیل پایه یک دادگستری,,,

وینکل بازدید : 16 سه شنبه 06 تیر 1402 نظرات (0)

عقد معاوضه چیست؟

عقد معاوضه یکی از انواع قراردادهایی است که در آن دو طرف به تبادل دو چیز با یکدیگر می‌پردازند. در این قرارداد، هر دو طرف به صورت کتبی یا شفاهی توافق می‌کنند که چه چیزی را به عنوان مقابل، به طرف دیگر ارائه خواهند داد. در عقد معاوضه، معمولاً موضوع و معادل به صورت مشخص در قرارداد ذکر می‌شود و شرایط پرداخت، زمان تحویل و سایر جزئیات قرارداد نیز باید در قرارداد مشخص شود.

از ارکان اصلی عقد معاوضه، می‌توان به موضوع، معادل و طرفین اشاره کرد. موضوع در عقد معاوضه، کالا یا خدماتی است که قرار است تبادل شود. معادل نیز، کالا یا خدماتی است که به عنوان معادل تبادل می‌شود. در نهایت، طرفین، دو طرفی هستند که قرارداد را منعقد می‌کنند.

مشخصات کالاهای تبادل شده، شرایط پرداخت، زمان تحویل و سایر جزئیات قرارداد نیز باید به دقت در قرارداد ذکر شوند. این امر باعث می‌شود که قرارداد مشخص و قابل اجرا باشد و در صورت وقوع هر گونه خلافی، قابل اعتراض باشد.

لازم به ذکر است که عقد معاوضه باید با رعایت قوانین و مقررات حقوقی صورت گیرد. از جمله قوانینی که در این زمینه وجود دارد، قوانین حمایت از مصرف‌کننده، قوانین مالیاتی و قانون مدنی است. برای این که عقد معاوضه، حقوقی باشد باید قوانین را رعایت کرد و مشخصات کالاهای تبادل شده و شرایط پرداخت باید به دقت در قرارداد ذکر شود. به علاوه، در صورت تمایل، می‌توان از خدمات حقوقی استفاده کرد تا قرارداد به صورت حرفه‌ای تری تدوین شود.

در نهایت، عقد معاوضه یکی از قراردادهای مهم در حقوق مدنی است که به دلیل توافق دو طرف، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در صورت رعایت قوانین و شرایط مشخص در قرارداد، عقد معاوضه می‌تواند به عنوان یک قرارداد معتبر و قابل اجرا محسوب شود.

عقد بیع چیست؟

عقد بیع، یکی از انواع قراردادهای حقوقی معتبر در حقوق مدنی است که در آن، فروشنده به خریدار کالا یا خدماتی را عرضه می‌کند و خریدار نیز مبلغ معینی را به فروشنده پرداخت می‌کند. این قرارداد به منظور تبادل کالا یا خدمات، بین دو طرف امضا می‌شود و دارای سه عنصر اصلی یا ارکان است که عبارتند از:

  1. موضوع: کالا یا خدماتی که قرار است به فروش برسد.
  2. قیمت: مبلغ پولی که خریدار باید به فروشنده پرداخت کند.
  3. طرفین: دو طرف که قرارداد را منعقد می‌کنند.

در عقد بیع، فروشنده موظف است کالا یا خدمات مورد نظر را به خریدار تحویل دهد و خریدار نیز موظف است قیمت را به فروشنده پرداخت کند. به عنوان مثال، فرض کنید شما مایل به خرید یک خودرو هستید و با فروشنده توافق می‌کنید که خودرو را با قیمت ۵۰ میلیون تومان خریداری کنید. در اینجا، خودرو موضوع بوده، قیمت ۵۰ میلیون تومان مبلغ پولی است که خریدار باید به فروشنده پرداخت کند و شما و فروشنده طرفین قرارداد هستید. بنابراین، با امضای این قرارداد، شما به عنوان خریدار متعهد به پرداخت ۵۰ میلیون تومان به فروشنده هستید و فروشنده هم متعهد به تحویل خودرو به شما است.

عقد بیع به عنوان یکی از ابزارهای اصلی در تبادل کالا و خدمات، بسیار پرکاربرد است و در زندگی روزمره ما از آن استفاده می‌شود. برای اینکه عقد بیع به صورت معتبر و قانونی صورت گیرد، باید به موارد زیر توجه کرد:

  1. مشخص کردن موضوع: در عقد بیع، موضوع تبادل باید به دقت مشخص شود. باید مشخص شود که چه کالاهایی یا خدماتی قرار است تبادل شود.
  2. مشخص کردن قیمت: قیمت مشخص و واضح باید در قرارداد بیع مشخص شود تا هر دو طرف بتوانند به آن تعهد داشته باشند.
  3. مشخص کردن طرفین: در عقد بیع، دو طرف قرارداد باید به دقت مشخص شوند. هر دو طرف باید نام و مشخصات خود را در قرارداد بیان کنند.
  4. تعیین شرایط تحویل: در عقد بیع، شرایط تحویل کالا یا خدمات باید مشخص شود. به عنوان مثال، زمان و مکان تحویل، نحوه تحویل و شرایط پذیرش کالا و خدمات باید بیان شود.
  5. حقوق و تعهدات طرفین: در عقد بیع، حقوق و تعهدات هر دو طرف باید مشخص شوند. به عنوان مثال، حقوق و تعهدات فروشنده در مورد کیفیت کالا و خدمات، و حقوق و تعهدات خریدار در مورد پرداخت قیمت باید بیان شوند.
  6. روش پرداخت: روش پرداخت باید در قرارداد بیان شود. به عنوان مثال، پرداخت نقدی، پرداخت به صورت اقساطی یا پرداخت با چک باید مشخص شود.
  7. مهلت تحویل: در قرارداد بیع، مهلت تحویل باید مشخص شود. به عنوان مثال، زمانی که کالا یا خدمات تحویل داده می‌شود، باید در قرارداد بیان شود.
  8. شرایط انصراف: شرایط انصراف باید در قرارداد بیان شوند. به عنوان مثال، شرایطی که در صورت عدم تحویل کالا یا خدمات انصراف از قرارداد باید رعایت شود.

به طور کلی، عقد بیع یکی از مهم‌ترین قراردادهای حقوقی است که در زندگی روزمره بسیار پرکاربرد است. این قرارداد با تأکید بر تعهدات دو طرف، از روابط تجاری و اقتصادی بسیار پایدار و مؤثر به عنوان ابزار اصلی برای تبادل کالا و خدمات استفاده می‌شود.

برای مطالعه مقاله همه چیز درباره حکم جلب و انواع آن! کلیک کنید.

تفاوت های عقد بیع و عقد معاوضه

عقد معاوضه و عقد بیع، دو نوع قرارداد خرید و فروش هستند که در آن هر دو طرف به تبادل کالا یا خدمات می‌پردازند. با این حال، تفاوت اصلی بین این دو در نحوه تبادل می‌باشد.

در عقد بیع، یکی از طرفین کالا یا خدمات را به مبلغ پولی به طرف دیگر می‌فروشد. به عنوان مثال، فروش یک لپ تاپ به ازای ۱۰ میلیون تومان، یک مثال از عقد بیع است. در این قرارداد، یکی از طرفین به عنوان فروشنده، کالای خود را به طرف دیگر به عنوان خریدار می‌فروشد و در مقابل، خریدار مبلغ پولی را به فروشنده پرداخت می‌کند.

اما در عقد معاوضه، دو طرف به تبادل دو کالای مختلف با یکدیگر پرداخته و هر یک، کالای خود را دریافت می‌کنند. به عنوان مثال، فرض کنید شما یک ماشین دارید و مایلید آن را با یک آپارتمان معاوضه کنید. در اینجا، شما و صاحب آپارتمان هر دو طرف عقد معاوضه هستید و هر یک کالای خود را با کالای طرف مقابل تعویض می‌کنید.

همچنین یکی دیگر از تفاوت های این دو مقوله، مربوط به حق شفعه است. حق شفعه بین دو نفر خریدار و فروشنده فقط در عقد بیع جاری است. یعنی اگر دو شریک که در یک ملک ملکیت مشاعی دارند یکی از آنها سهم خود را به دیگری یعنی شخص ثالث بفروشد، شریک دیگر می تواند حق شفعه خود را اعلام کرده و ثمن معامله شخص ثالث را بپردازد و تمام ششدانگ ملک را مالک شود ولی چنانچه عقد معاوضه بین یکی از دو شریک و شخص ثالث انجام شود، شریک دیگر نمی‌تواند حق شفعه خود را اعلام و اعمال نماید، چرا که در این حالت، قرارداد میان شخص ثالث و یکی از شریک‌ها، به عنوان یک عقد معاوضه صورت گرفته است و حق شفعه در این نوع قراردادها وجود ندارد.

به طور کلی، عقد بیع و عقد معاوضه، دو نوع قرارداد متفاوت هستند که در هر کداماز آن‌ها، طرفین به تبادل خدمات یا کالا می‌پردازند. در عقد بیع، یکی از طرفین به عنوان فروشنده، کالای خود را به طرف دیگر به عنوان خریدار می‌فروشد و در مقابل، خریدار مبلغ پولی را به فروشنده پرداخت می‌کند. در عقد معاوضه، دو طرف به تبادل دو کالای مختلف با یکدیگر پرداخته و هر یک، کالای خود را دریافت می‌کنند.

علاوه بر این، حق شفعه در عقد بیع وجود دارد، اما در عقد معاوضه وجود ندارد. حق شفعه به معنای حق خرید یک کالا یا خدمات توسط فرد دیگری در صورتی است که قرارداد بین دو نفر برقرار شده است. در عقد بیع، حق شفعه به خریدار اجازه می‌دهد که در صورتی که فروشنده کالای مورد نظر را به فرد دیگری فروخته باشد، خود به عنوان خریدار، کالای مورد نظر را با قیمتی که با فرد دیگری به انجام رسیده است، خریداری کند. اما در عقد معاوضه، به دلیل نبودن پول و فروش کالا به صورت جداگانه، حق شفعه اعمال نمی‌شود و نمی‌توان به عنوان یک ابزار حقوقی در این نوع قراردادها استفاده کرد.

در نتیجه، در عقد بیع و عقد معاوضه، هر دو طرف قرارداد به تبادل کالا یا خدمات می‌پردازند، اما در عقد بیع، کالا به صورت جداگانه فروخته می‌شود و در عقد معاوضه، دو کالا با یکدیگر تعویض می‌شوند. همچنین، حق شفعه تنها در عقد بیع وجود دارد و در عقد معاوضه اعمال نمی‌شود.

سوالات متداول

در زیر به برخی از سوالات متداول درباره عقد بیع و عقد معاوضه پاسخ داده شده است:

۱. چه تفاوتی بین عقد بیع و عقد معاوضه وجود دارد؟
در عقد بیع، یکی از طرفین کالا یا خدمات را به مبلغ پولی به طرف دیگر می‌فروشد. اما در عقد معاوضه، دو طرف به تبادل دو کالای مختلف با یکدیگر پرداخته و هر یک، کالای خود را دریافت می‌کنند. همچنین، حق شفعه تنها در عقد بیع وجود دارد و در عقد معاوضه اعمال نمی‌شود.

۲. آیا در عقد بیع و عقد معاوضه باید قرارداد رسمی تهیه شود؟
بله، در هر دو نوع قرارداد، بهتر است قرارداد رسمی تهیه شود تا اطمینان حاصل شود که شرایط توافقی به درستی رعایت شده اند و در صورت بروز مشکلات، حقوق و تعهدات طرفین برای قضایا قابل اجرا باشد.

۳. آیا در عقد بیع و عقد معاوضه می‌توان از ضمانت استفاده کرد؟
بله، در هر دو نوع قرارداد، طرفین می‌توانند از ضمانت برای تضمین اجرای قرارداد استفاده کنند. ضمانت معمولاً به صورت پولی یا غیرپولی ارائه می‌شود تا در صورت عدم اجرای تعهدات طرف مقابل، خسارات مالی جبران شود.

۴. آیا در عقد بیع و عقد معاوضه می‌توان از حق شفعه استفاده کرد؟
حق شفعه تنها در عقد بیع وجود دارد و در عقد معاوضه اعمال نمی‌شود. حق شفعه به معنای حق خرید یک کالا یا خدمات توسط فرد دیگری در صورتی است که قرارداد بین دو نفر برقرار شده است. در عقد بیع، حق شفعه به خریدار اجازه می‌دهد که در صورتی که فروشنده کالای مورد نظر را به فرد دیگری فروخته باشد، خود به عنوان خریدار، کالای مورد نظر را با قیمتی که با فرد دیگری به انجام رسیده است، خریداری کند.

۵. چه مواردی می‌توانند باعث نابودی یک قرارداد بیع یا معاوضه شوند؟
مواردی مانند عدم رعایت شرایط توافقی، عدم تحویل کامل کالا یا خدمات، عدم پرداخت مبالغ توافقی، تغییر شرایط پس از امضای قرارداد، عدم رعایت ضوابط و قوانین مربوط به قرارداد، اشتباه در تفسیر شرایط قرارداد و… می‌توانند باعث نابودی قرارداد بیع یا معاوضه شوند. در این صورت، طرفین باید به دادگاه مراجعه کرده و از طرف دیگر خواستار جبران خسارت شوند. به هر حال، برای جلوگیری از این موارد، بهتر است پیش از امضای قرارداد، شرایط توافقی به دقت بررسی شود. همچنین، استفاده از قراردادهای رسمی و بازرسی توسط مشاوران حقوقی نیز می‌تواند به جلوگیری از این مشکلات کمک کند.

مشاوره دعاوی حقوقیموسسه حقوقیوکیل پایه یک دادگستریوکیل دعاوی تجاریوکیل دعاوی حقوقیوکیل دعاوی ملکی

وینکل بازدید : 25 دوشنبه 05 تیر 1402 نظرات (0)

یکی از مباحث مهم حقوقی که چند سال است در جامعه رایج شده و در حال گسترش نیز می باشد، بحث رحم اجاره ای می باشد. در توضیح رحم اجاره ای باید گفت زمانی که در یک خانواده، زوجین مشکل ناباروری دارند و زوجه به هر دلیلی توانایی پرورش و نگهداری جنین را در رحم خود ندارد و مراجعه به پزشک های متعدد و نیز استفاده از داروها و درمان های متعدد نیز هیچ نتیجه ای در بر ندارد، زوجین برای حل مشکل بچه دار نشدن خود، به ناچار از یک شخص ثالث که یک زن می باشد کمک می گیرند بدین صورت که در مقابل پرداخت وجهی، شخص مذکور حاضر می شود جنین را در رحم خود نگهداری نماید که در این حالت تخمک و اسپرم از زوج نابارور گرفته شده و پس از لقاح در محیط آزمایشگاهی، در رحم شخص مذکور گذاشته می شود. لازم به ذکر است زنی که جنین در رحم او گذاشته می شود تنها حمل کننده جنین است و از نظر ژنتیکی هیچ گونه مشابهت و نسبتی با جنین مذکور ندارد.

طرفین رحم اجاره ای چه کسانی هستند؟

یک طرف قرارداد زنی است که به هر دلیل، توانایی پرورش و نگهداری جنین را در بطن و وجودش ندارد و برای داشتن فرزند و چشیدن طعم مادری، محتاج بِستری مناسب و قابل اعتماد به مدت نه ماه برای پرورشِ جنینی است که در فضای آزمایشگاهی کشت شده و حاضر است هزینه های مادی و معنویِ این روش از بچه دار شدن را بپردازد که به این شخص مادر واقعی گفته می شود.

طرف دیگر قرارداد زنِ دیگری است که برای کم کردن بخشی از فشار ناشی از هزینه های زندگی، در ازای دریافت هزینه ای که ممکن است معاش چند سال خود و خانواده اش را تامین کند، رحمش را به مدت نه ماه وقف پرورش جنینِ زوجی نابارور میکند.

برای مطالعه مقاله مراحل حقوقی قانون و مراحل اهدای جنین کلیک کنید.

پروسه انجام کار چگونه است؟

صاحب رحم اجاره ای همراه همسرش و زوج صاحب جنین باید چند جلسه توسط متخصص پزشکی اجتماعی مشاوره شوند تا از همه نظر از جمله حقوقی – پزشکی و اجتماعی، اطلاعات کافی را بدست آورند . ارزیابی بالینی و آزمایشگاهی از نظر رد بیماریهای عفونی و تائید سلامت روانی – اجتماعی هم باید انجام شود.

بین صاحبان جنین و زن اجاره دهنده باید قرارداد نوشته شود.نوشتن قرارداد بسیار با اهمیت بوده لذا بهتر است با مشورت فردی آگاه مثل وکیل دادگستری یا پزشک متخصص اجتماعی، این قرار داد نوشته شود و همه شرط و شروط ها هم در آن نوشته شود.وجود قرارداد برای تشخیص اشخاصی که از نظر ژنتیکی با بچه ارتباط دارند، تعیین پدر و مادر قانونی طفل، تعیین تعهدات طرفین و شروطی که مورد توافق قرار گرفته است، دستیابی به قصد مشترک طرفین، برطرف نمودن شبهه زنا در مورد مادر جانشین و مشخص شدن نسب طفل متولد از مادر جانشین بسیار ضروری است.


هزینه رحم اجارهای چقدر است؟

هزینه رحم اجاره ای کاملا توافقی است ومعمولا رقمی بین ۱۰ تا ۳۰ میلیون تومان می¬باشد. حتی برخی ها تا ۳۵ میلیون یا بیشتر هم قبول میکنند که این مساله به توافق دو طرف بستگی دارد.
علت نامشخص بودن قیمت ها اینست که متاسفانه در این زمینه قانون مشخصی وجود ندارد لذا این طرفین قرارداد هستند که با توجه به شرایط خود، مبلغ قرارداد را مشخص می نمایند.

قانون ناظر بر قرارداد رحم اجاره ای کدام است؟

در خصوص رحم اجاره ای قانون مشخصی وجود ندارد که دقیقا ناظر بر این امر باشد اما در سال ۱۳۸۲ قانونی در خصوص اهدای جنین در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید و شورای نگهبان نیز آن را در سال ۱۳۸۳ تایید کرد که می توان از آن در امر رحم اجاره ای نیز بهره برد اما در خصوص تنظیم قرارداد، ماده ۱۰ قانون مدنی راه گشا خواهد بود که مقرر می دارد: قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آن را منعقد نموده¬اند، در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد، نافذ است.

 

شرایط استفاده از رحم اجاره ای چیست؟

۱- داشتن برگه معرفی از پزشک معالج متخصص زنان مبنی بر لزوم استفاده از رحم اجاره ای

۲- عدم ابتلا زوجین به بیماری هایی نظیر ایدز، هپاتیت، سفلیس و …

۳- عدم اعتیاد زوجین

۴- داشتن سونوگرافی نرمال و تأیید شده توسط پزشک معالج از نظر حجم و ذخیره تخمدانها

 

شرایط شخص اجاره دهنده رحم چیست؟

۱- داشتن سن زیر ۳۵ سال و ترجیحاً متأهل و غیر شیرده

۲- از نظر جسمی، روحی و روانی سالم

۳- عدم استفاده از داروهای خاص

۴- عدم ابتلا به بیماری هایی که در آنها بارداری برای مادر و جنین خطرناک است.

۵- دارای حداقل یک بار تجربه به آخر رساندن حاملگی با موفقیت

۶- نداشتن سابقه سقط، زایمان زود رس، فشار خون و دیابت حاملگی و عوارض وخیم در حاملگی

۷-  عدم ابتلا زوجین به بیماری هایی نظیر ایدز، هپاتیت، سیفلیس و…

۸- عدم اعتیاد زوجین و دارای سونوگرافی نرمال و تأیید شده توسط پزشک معالج، از نظر داشتن رحم سالم

مدارک لازم برای استفاده از رحم اجاره ای کدامند؟

۱- شناسنامه و کپی از صفحات اول و دوم

۲- سند ازدواج و کپی از صفحات اول تا چهارم آن

۳- یک قطعه عکس ۴×۳ از هر کدام از زوجین

۴- دفترچه بیمه

در طول انجام پروسه چه مشکلاتی ممکن است به وجود بیاید؟

۱- ممکن است به علت اختلافات یا اتفاقاتی(مانند فوت) که بین زوجین به وجود می آید، آن ها از ادامه راه منصرف شوند در نتیجه فرد اجاره دهنده رحم می ماند و بچه ای که مال خودش نیست و هزینه های گزافی که قادر به پرداخت آن¬ها نیست.

۲- احتمال دارد شخص اجاره دهنده رحم به علت عاطفه ای که نسبت به طفل پیدا می¬کند به مکان نامعاومی برود و دسترسی زوجین به نوزاد غیرممکن گردد.

۳- احتمال انتقال بیماری های ویروسی و عفونی مانند ایدز و هپاتیت و … از مادرجانشین به جنین یا برعکس، وجود دارد.

۴- ممکن است فرد اجاره دهنده رحم، جهت زودتر خلاص شدن خود و رسیدن به مابقی مبلغ قرارداد، با استفاده از دارو و روش های پزشکی، نوزاد را زودتر از موعد به دنیا بیاورد که این امر موجب نارس بودن نوزاد و بروز بیماری¬ها و مشکلات عدیده ای بر روی وی خواهد شد.

۵- ممکن است فرد اجاره دهنده رحم، در طول دوران بارداری با همسر خود، رابطه جنسی داشته باشد و این مساله موجب بروز اختلالات ژنتیکی برای نوزاد شود.

۶- از آنجائی که قانون مشخصی در این خصوص وجود ندارد، در صورت بروز مشکلات حقوقی، حل آن ها بسیار سخت خواهد بود که البته تنظیم قرارداد محکم و اصولی در این زمینه بسیار راه¬گشا خواهد بود.

برای مطالعه مقاله آیا شیربها در قانون وجود دارد؟ + آیا امکان استرداد شیربها وجود دارد؟ کلیک کنید.

حقوق فرد اجاره دهنده رحم پس از تولد نوزاد چیست؟

فرد اجاره دهنده رحم هیچ گونه رابطه ژنتیکی با نوزاد متولد شده ندارد و مادر وی نیز محسوب نمی¬شود (هرچند برخی نظریه پردازان معتقدند شخص مذکور مادر رضاعی طفل محسوب می شود) در نتیجه پس از تولد نوزاد، این شخص هیچ گونه حقی بر وی نخواهد داشت و بلافاصله پس از تولد باید نوزاد را در اختیار پدر و مادر واقعی قرار دهد. شخص اجاره دهنده رحم حق ملاقات با نوزاد را نیز نخواهد داشت و در صورت اقدام قانونی نیز دادگاه این حق را به وی نخواهد داد مگر اینکه پدر و مادر واقعی چنین اجازه ای را بدهند که البته به دلیل بروز مشکلات در آینده این امر بعید به نظر می رسد.

شناسنامه نوزاد چگونه و به اسم چه کسی صادر خواهد شد؟

طرفین قرارداد یعنی پدر و مادر واقعی و فرد اجاره دهنده رحم، بهتر است قبل از تولد نوزاد به بیمارستانی که قرار است نوزاد در آن متولد شود مراجعه کرده و با ارائه قرارداد خود، مسئولین آنجا را در جریان بگذارند. در این حالت به هنگام تولد طفل، نام مادر واقعی در گواهی تولد قید شده و پدر و مادر واقعی در خصوص گرفتن شناسنامه برای نوزاد از ثبت احوال، با مشکل مواجه نخواهند شد.

جهت اجاره رحم چه قراردادهایی در بین مردم رایج است؟

هم اکنون در بین مردم قراردادهایی وجود دارد که از قبل آماده شده و طرفین فقط آن را امضا می نمایند اما از آنجائی که این قراردادها توسط افراد متخصص و حقوقدان تنظیم نشده لذا بسیار کلی هستند و ایرادات بزرگی دارند که در خصوص بروز مشکل بین طرفین، هیچ گونه راهکاری در این قراردادها پیش بینی نشده است.مانند این موارد:

۱-۱۱.در این قراردادها برای الزام طرفین به انجام صحیح قرارداد و استنکاف از انجام آن، هیچ گونه ضمانت اجرایی در نظر گرفته نشده است.

۲-۱۱.جهت حل اختلافات فی مابین طرفین، شرط داوری گنجانده شده که همین مساله باعث طولانی شدن روند حل مشکل و گاها حتی منجر به عدم حل مشکل می شود.

۳-۱۱.در این قراردادها، هیچ گونه نهاد نظارتی جهت انجام این قرارداد در طول دوره ۹ ماه،در نظر گرفته نشده است.

روش تنظیم قرارداد قانونی چگونه است؟

با توجه به اینکه اجاره رحم و صاحب فرزند شدن از این راه بدون هیچ گونه مشکلی، امری بسیار مهم و گاهاً دشوار است، لذا بهتر است طرفین قرارداد یعنی پدر و مادر واقعی و فرد اجاره دهنده رحم، به وکیل دادگستری مراجعه و با بیان انتظارات و خواسته ها و تعهدات خود، تنظیم قرارداد را به وی بسپارند که در این صورت هم قرارداد قانونی و اصولی تنظیم خواهد شد و هم با توجه به در نظر گرفتن جمیع جهات و موارد حقوقی، در صورت بروز هرگونه مشکلی راه قانونی جهت حل آن، باز خواهد بود. همچنین پدر و مادر قانونی و یا حتی فرد اجاره دهنده می توانند از وکیل دادگستری بخواهند که در طول ۹ ماه و تا زمان تولد طفل و یا حتی بعد از آن در صورت بروز هرگونه مشکل حقوقی در کنار آن ها بوده و اقدام به رفع مشکل بنماید.

وینکل بازدید : 23 دوشنبه 05 تیر 1402 نظرات (0)

بسیاری از خانواده های جوان به دلایل مختلفی قادر به بارور شدن نیستند. از این رو به دنبال راهکارهای خاصی می روند، تا به صورت قانونی بتوانند فرزندی آورند. درخواست اهدا یا دریافت جنین یک از راهکارهایی می باشند، که در کشور ما متداول است. 

اما بهتر است این نکته را بدانید که، طبق رای وحدت رویه قضایی که از طرف دیوان عالی کشور صادر شده است، تقاضای زوجین برای درخواست اهدا یا دریافت جنین در اصل امری ترافعی به شمار نمی رود. به همین دلیل زوجینی که قصد دارند جنین دریافت یا اهدا کنند، نیازی نیست در دادگاه محل اقامت خود، دادخواست تنظیم کنند.

شرایط دریافت جنین

زوجینی که به دلایل مختلفی قادر به بچه دار شدن و باروی نیستند، یا این که استعداد دریافت جنین را ندارند، کافیست در دادگاه تقاضای دریافت جنین را مطرح کنند. طبق ماده ۲ قانون  نحوه اهداء جنین، که در سال ۱۳۸۲ تنظیم شد، این تقاضا برای درخواست اهدا یا دریافت جنین باید توسط هر دو زوج انجام شود. 

یعنی هم مرد و هم زن هر دو رضایت کامل برای دریافت جنین را داشته باشند. علاوه بر آن در ماده ۴ همین قانون بیان شده است، که صلاحیت زوجین برای دریافت جنین که در دادگاه های خانواده صورت پذیرفته است، باید خارج از نوبت انجام شود. بدون این که نیازی به انجام تشریفات آیین دادرسی مدنی باشد. 

یکی از شروط اصلی برای این که زوجین قادر باشند دادخواست خود را در دادگاه محل اقامت تنظیم کنند، داشتن تابعیت ایرانی است. از طرف دیگر این افراد باید دارای صلاحیت اخلاقی باشند. به هیچ عنوان نباید یکی از زوجین محجور (یعنی سفیه یا مجنون) باشد.

 یکی دیگر از شرایط درخواست اهدا یا دریافت جنین مبتلا نبودن به بیماری های صعب العلاج می باشد. زوجین نباید هیچ کدام به مواد مخدر اعتیاد داشته باشند. اگر یکی از زوجین هر کدام از این شرایط را دارا نباشند، قادر نخواهند بود اقدام به تنظیم دادخواست دریافت جنین نمایند. 

طبق قانون، دعاوی مختلفی در دادگاه برای درخواست اهدا یا دریافت جنین مطرح می شود. اما در مورد این که این تقاضا باید چگونه و به چه صورتی تنظیم شود، و در چه دادگاهی رسیدگی شود، در محاکم مختلف گوناگون است. 

به همین دلیل دیوان عالی کشور، در طی جلسه ای، رای وحدت رویه ای صادر نمود، که در این خصوص تعیین تکلیف می کرد.

رای وحدت رویه دیوان عالی کشور در مورد درخواست اهدا یا دریافت جنین

آرای صادر شده در مورد دریافت جنین، در شعبه های اول و پنجم، بر حسب ماده ۲ قانون، به نحوی با رای صادر شده توسط وحدت رویه متفاوت است. اعضایی که در شعبه اول هستند، در مورد دریافت جنین هیچ گونه ارائه دادخواستی را لازم نمی دانند. 

بر خلاف آن در شعبه پنجم، هیات بر این امر درمورد درخواست اهدا یا دریافت جنین تاکید دارند، که این تقاضا در اصل نوعی دعوا تلقی می شود. پس لازم است طبق ماده ۱۱ قانون آیین دادرسی دادگاه های انقلاب و عمومی، در امور مدنی، به این پرونده رسیدگی شود. 

یعنی باید طبق این ماده، محل اقامت خوانده در نظر گرفته شود، و با شایستگی دادگاه عمومی تهران، اختلافات حل شود. همین مسئله منجر شد تا مسئله دریافت جنین در دیوان عالی کشور مطرح شود. تا رای وحدت رویه قضایی برای آن صادر گردد. 

دیوان عالی نیز پس از بررسی های لازم در خصوص موضوع درخواست اهدا یا دریافت جنین، رای وحدت رویه ای صادر نمود با این مضمون: « طبق ماده ۴ قانون اهداء جنین به زوجین نابارور، این تقاضا نوعی امر ترافعی به شمار نمی رود، و مقررات قانونی آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب، در این امور، به دعاوی دیگری رسیدگی می شود.

بر طبق این نظریه، زوجین می توانند بدون تقدیم دادخواست، در دادگاه محل اقامت یا سکونت خود، به این درخواست خود رسیدگی نمایند. رایی که توسط شعبه اول در این خصوص معتبر می باشد کاملا قانونی و صحیح است. 

برای مطالعه مقاله آیا شیربها در قانون وجود دارد؟ + آیا امکان استرداد شیربها وجود دارد؟ کلیک کنید.

نحوه تنظیم درخواست اهدا یا دریافت جنین به دادگاه

 طبق اصول کلی تنظیم دادخواست، زوجین باید به دادگاه خانواده محل سکونت، یا محل اقامت خود مراجعه نمایند. اما همانطور که پیش از این بیان نمودیم، در مورد تنظیم درخواست اهدا یا دریافت جنین به صورت رسمی، دیوان عالی تعیین نموده است که نیازی به این عمل نمی باشد. 

طبق همین اصل، زوجین دیگر برای دریافت جنین نیازی به تنظیم دادخواست در دادگاه محل زندگی خود ندارند. می توانند از این طریق اقدام به دریافت جنین نمایند. زوجین می توانند بر روی یک کاغذ سفید معمول تقاضای خود را نوشته، و هر آن را امضا کنند. 

البته برای این که دادگاه درخواست اهدا یا دریافت و شرایط زوجین را احراز نماید، لازم است مدارک دیگری همچون کپی برابر اصل شناسنامه، نکاح نامه، مدارک پزشکی دال بر ناباروری زوج، گواهی عدم اعتیاد، عدم بیماری و … را نیز ضمیمه تقاضای خود نمایند و به دادگاه تقدیم کنند. 

مراحل دریافت جنین

پس از آن ممکن است دادگاه برای بررسی مدارک، زوجین را به پزشکی قانونی یا انجام آزمایش های بیشتر ارجاع دهد. پس از کسب نتیجه نهایی، اگر زوجین صلاحیت لازم را برای درخواست اهدا یا دریافت جنین داشتند، طی دستوری که از طرف دادگاه به مراکز درمانی ناباروری ارسال می شود، آنها را برای دریافت جنین معرفی می کنند. 

پس از آن درخواست اهدا یا دریافت جنین مراحل دیگری دارد که باید طی شود. طبق آیین نامه اجرایی اهداء جنین، در مرحله اول مرکز تخصصی ناباروری باید جنین های اهدایی را بر حسب مسلمان یا غیر مسلمان  بودن جدا کند. 

پس از آن جنین اهدایی را در محل خاص و به مدت زمان لازم نگهداری کنند. اگر زوجین متقاضی مسلمان بودند، باید به آنها جنین مسلمان، و در صورت غیر مسلمان بودن زوجین، جنین غیر مسلمان به انها اهدا شود. البته در مورد درخواست اهدا یا دریافت جنین اگر زوجین متقاضی، با زوجین اهدا کننده از یک مذهب بودند، باز هم می توان این اهدا را به صورت قانونی و شرعی انجام داد.

وینکل بازدید : 18 دوشنبه 05 تیر 1402 نظرات (0)

شیربها

پولی است که به عنوان کمک هزینه انجام مراسم عروسی یا تهیه جهیزیه ،غیر از مهر در هنگام عقد بین زوجین یا خانواده آنها توافق می شود و داماد باید آن را قبل از انجام عروسی بپردازد.

البته گاه داماد به جای پرداخت وجه نقد ، خرید برخی از اقلام جهیزیه را عهده دار می شود .

اگرچه در دین اسلام صراحتأ به این موضوع اشاره نشده است اما اگر قبل از عقد داماد قبول کند که شیربها را بپردازد ، پرداخت شیربها بر ذمه اوست و باید آن را پرداخت نماید .

در روایت آمده است که هنگام ازدواج امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) ، پیامبراکرم (ص) به امام فرمودند که زره خود را بفروش و آن حضرت با پول فروش زره امام علی (ع) برای حضرت فاطمه (س) جهیزیه تهیه کردند .

لازم به ذکر است که رسم دریافت شیربها هنوز در برخی از شهرهای ایران متداول است.

شیربها غالبا پول نقدی است که خانواده ی داماد آن را برای انجام عقد به پدر و یا مادر عروس، یا در مواردی به خانواده ی عروس می دهند که البته میتواند به جای پول نقد، کالا نیز باشد.

در زبان فارسی برای معادل واژه ی شیربها در پاره‌اى نقاط واژه‌هاى نقدینگى، زر یا باشلق هم به‌کار مى‌رود.

رسم پرداخت شیربها به خانواده عروس در بسیارى از روستاها و شهرستانها ی ایران هنوز هم معمول است.

لازم به ذکر است که شیربها در اسلام نبوده و پرداخت آن شرعا دستور داده نشده است اما اگر حین نکاح و با رضایت و توافق طرفین تعیین شود اشکالی ندارد و جایز است و پس از آن پرداخت آن بر عهده ی داماد و خانواده ی اوست.

برای مطالعه مقاله صفر تا صد مراحل طلاق توافقی کلیک کنید.

شیربها در قانون وجود دارد ؟

قانون در خصوص شیربها ساکت است و مقرره ای در مورد آن وجود ندارد اما برای تحلیل آن لزوما می بایستی به عمومات، قصد طرفین و عرف مراجعه کرد.

رسم پرداخت شیربها در عقد ازدواج در معدود از خانواده های ایرانی رواج دارد و بدین صورت است که داماد مبلغی را به خانواده عروس  پرداخت کند و این مبلغ جدای از مهریه محسوب می شود. شاید بتوان تحلیل کرد که در ماهیت این عمل صلح بلا عوض و یا هبه معوض است که عوض آن عقد نکاح است شاید هم در مواردی بتوان تحلیل کرد که تعهد به نفع شخص ثالث است.

به هر حال در مواجه با این پرونده ها قاضی باید به قصد طرفین و عرف و شرایط توجه کند تا با توجه به عمومات قوانین و قواعد عمومی و خصوص قرارداد ها، به تحلیل اراده طرفین برای کشف قصد واقعی آن ها بپردازد و حکم مقتضی را صادر کند.

شیربها همان مهریه است؟

در پاسخ به این سوال باید بگوییم خیر، بحث شیربها با مهریه متفاوت است، مهریه به عنوان مهم ترین حق عروس در ازدواج تلقی شده و در هر شرایطی داماد ملزم به پرداخت آن است، اما پرداخت هزینه به خانواده ی عروس از طرف داماد موضوعی کاملا توافقی میان دو خانواده محسوب می شود و پرداخت آن برای داماد ضرورتی ندارد.

همانطور که پیش از این گفتیم، این روزها پرداخت شیربها در بسیاری از خانواده ها فرهنگی منسوخ شده است و انجام آن هیچ ضرورتی ندارد، حتی گاهی بسیاری از زوج های امروزی این موضوع را تا به حال نشنیده و از آن اطلاعی ندارند. اصلِ پرداختِ مبلغِ توافقی بین خانواده ها قبل از جاری شدن خطبه ی عقد تنها برای ازدواج آسان تر میان دو فرد است؛ جالب است بدانید در اسلام نیز پرداخت این مبلغ الزامی نیست و انجام آن به عهده ی خانواده ها گذاشته شده است. اما پرداخت مهریه در هر دو فرهنگِ اسلامی و ایرانی برعهده ی داماد بوده و مسئله ی بسیار مهمی است.

به خاطر داشته باشید اگر شما به عنوان داماد با خانواده ی عروس قرار گذاشته اید که پیش از عقد هزینه ای را به ان ها پرداخت کنید، در واقع دارید شیربهای عروس را می دهید و مهریه عروس خانم را نیز جداگانه باید پرداخت کنید.

وضعیت شیربها بعد از جدایی در دوران عقد:

اگر زوجی در زمان عقد تصمیم به جدایی بگیرند و از قبل داماد شیربهای عروس را پرداخت کرده باشد، داماد می تواند مبلغ پرداخت شده را از خانواده ی عروس طلب کند.

به طور کلی در قوانین حقوقی ایران، اصلی برای پرداخت شیربها ثبت نشده و اجرای این سنت کاملا برعهده ی خانواده ها است، یعنی در هیچ جای قوانین حقوقی ذکر نشده که داماد باید به خانواده ی عروس هزینه ای بدهد؛ اما اگر داماد این سنت را به جا بیاورد و به هر دلیلی این ازدواج در زمان عقد به جدایی برسد می تواند هزینه ی پرداخت شده به خانواده ی عروس را طلب کند و خانواده ی عروس نیز ملزم به پرداخت این مبلغ هستند.اما پرداخت مهریه در هر شرایطی، حتی جدایی در زمان عقد نیز به عهده ی داماد می باشد.

برای مطالعه مقاله براساس قانون جهیزیه را چه کسی باید تهیه کند؟ + قانون استرداد جهیزیه کلیک کنید.

آیا می شود شیربها را به اجرا گذاشت؟

به اجرا گذاشتن شیربها از طرف عروس تنها در صورتی درست است که طبق توافقات بین دو خانواده، پرداخت آن از طرف داماد در هر شرایطی تایید شده باشد. اجرای قوانین درمورد این دست از پرونده ها تنها به مذاکرات انجام شده میان دو خانواده بستگی دارد و اگر از قبل ذکر شده باشد که داماد حتی در صورت جدایی نیز باید مبلغی را به عروس بدهد عروس می تواند برای گرفتن حق خود از اقدام کند و قاضی نیز در نهایت متناسب با قرارداد میان دو خانواده حکم آخر را صادر می کند.

استرداد شیربها

به یکی از صور زیر تسلیم گردد:

١_ بعنوان جعاله داده میشود مثلا مرد مالی را به برادر زن تسلیم میکند که خواهرش را به ازدواج بااو راضی کند و یا موانع مربوط را برطرف سازد ودراین حالت مرد پس از انجام نکاح نمیتواند مال مذکور را مسترد دارد.

٢_ اگر شیربها بعنوان جعاله نباشد و مثلا مرد مالی را به یکی از اقربای زن تسلیم نماید دراین صورت باوجود عین مال.مرد میتواند انچه را که داده است استرداد نماید و همچنین نما موجود را(مثلا گوسفندی که بره ای به دنیا اورده باشد) زیرا مال مزبور هبه معوض نبوده و تحت عنوان هیچیک از عقود در نمی اید و به نوعی اباحه و تسلیط غیر برمال خود شباهت دارد و علیهذا استرداد آن بلااشکال است پس اگر عین تلف شده باشد مرد حق استرداد آن را ندارد.

٣_ گاهی مردوزن بایکدیگر به مهرمعین رضایت دارند لیکن بعضی از اقارب اشکالاتی را برای نکاح آنان به وجود می اورند و مرد بالااجبار برای جلب رضایت آنها مالی را به آنان تسلیم میکند دراین صورت شوهر هر وقت که بخواهد میتواند عین آنرا در صورت بقا مال و یا عوض آن را در صورت تلف مال مطالبه و مسترد نماید.

۴_ اگر مهر مال معین بوده ودرضمن عقد نکاح شرط شود که شوهر عملی نیز برای ولی زن انجام داد و یا مالی به اوتسلیم نماید شرط ومهر صحیح است.اما درصورتیکه مهر و سهم ولی در مقابل بضع مقرر شده باشد اکثر فقها امامیه سهم ولی را باطل دانسته اند.

در نهایت باید گفت از آنجایی که شیربها موضوعی عرفی است و در قانون اشاره ای به شیربها نشده است ، در صورتی که شیر بها به عنوانِ هبه پرداخت شود قابل استرداد می باشد ،اگر به عنوان جعاله یا شرط ضمنن عقد باشد ، پس از طلاق حق استرداد وجود ندارد و اگر هم در قالب جهیزیه درکنار لیست جهیزیه دختر در تعهد و ذمه زوج قرار گیرد قابل استرداد است.

البته باید توجه داشت که اگر شیربها داده شده باشد ولی به هر دلیل کار به ازدواج نیانجامد شیر بهای داده شده قابل برگشت می باشد.

وینکل بازدید : 18 دوشنبه 05 تیر 1402 نظرات (0)

یکی از مسائل مهمی که در هنگام ازدواج خانواده‌ها با آن مواجه می‌شوند تهیه جهیزیه و میزان مهریه است در واقع جهیزیه در کنار مهریه، میان اغلب خانواده‌های ایرانی به عنوان معیار تعیین شأن دختران جوان در نظر گرفته می‌شود، البته این تفکر غلطی است که امروزه به دلیل شرایط بد اقتصادی که جوانان با آن روبرو شده اند بحث ازدواج را بسیار پیچیده ترکرده به طوری که جوانان در حال حاضر به ازدواج به عنوان یک رویای شیرین نگاه می‌کنند که هیچ وقت به واقعیت تبدیل نخواهد شد.

در حال حاضر در جامعه ما رسم است که جهیزیه را خانواده دختر تهیه می‌کنند هرچند در مواردی ممکن است مرد بهای جهیزیه را تحت عناوین مختلف از جمله شیربهاء به خانواده دختر پرداخت کند همچنین در مواردی هم تهیه جهیزیه طبق عرف جامعه بر عهده خانواده دختر است و چند جنس بزرگ مثل یخچال و ماشین لباس شویی و یا لوازم صوتی تصویری بر عهده داماد قرار می‌گیرد، اما آنچه در حال حاضر در جامعه ایرانی مرسوم شده و طبق آن عمل می‌شود این است که تهیه جهیزیه بر عهده خانواده عروس است، اما برخلاف تصور عموم از نظر قانون تهیه جهیزیه بر عهده زن نیست و مرد باید جهیزیه را تهیه کند در ادامه این مطلب با ما همرا باشید تا با ادله قانونی برایتان ثابت کنیم که تهیه جهیزیه با داماد است.

به موجب ماده ۱۱۰۶ قانون مدنی در عقد دائم نفقه زن به عهده شوهر است. این مزیتی است که قانونگذار برای زن قائل شده است و به موجب آن زن می‌تواند از شوهر مطالبه نفقه کند و در صورت لزوم از طریق حقوقی و کیفری او را برای پرداخت نفقه تحت تعقیب قرار دهد. لازم به یادآوری است زن در صورتی استحقاق نفقه را خواهد داشت که از مرد تمکین کند و به تعبیر دیگر وظایف زناشویی خود را انجام دهد.

برای مطالعه هدایای نامزدی بعد از طلاق به چه کسی تعلق می گیرد؟ کلیک کنید.

حال ممکن است این سوال برایتان پیش آمده باشد که منظور از تمکین چیست؟

تمکین در معنای عام یعنی اینکه خانم وظایف خود را نسبت به همسر انجام دهد و از او در حدود قانون و عرف اطاعت نماید و ریاست شوهر را در خانواده پذیرا باشد. منظور از تمکین در معنای خاص هم روابط زناشویی است و در واقع مفهوم تمکین خاص اطاعت از نیاز‌های غریزی مرد از طرف زن می‌باشد (تأمین نیاز‌های جنسی زوج) البته تمکین خاص امر مطلقی نیست و زن موظف به انجام این امر بر طبق زمان، مکان و عرف می‌باشد بنابراین مواردی هم وجود دارد که زن مجاز است تمکین نکند به عنوان مثال در شرایطی که شوهر مبتلا به یکی از بیماری‌های مقاربتی جنسی باشد زن می‌تواند از تمکین امتناع کند که در این موارد زن حق دریافت نفقه را دارد. لازم به ذکر است که این وظیفه فقط مخصوص زن نیست و مرد هم در حدود عرف و معمول باید با همسر خود رابطه جنسی برقرار کند.

 

نفقه چیست و شامل چه مواردی می‌شود؟

به موجب ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی نفقه عبارت است از همه نیاز‌های متعارف و متناسب با وضعیت زن از قبیل: مسکن، البسه، غـذا، اثاث منزل، هزینه‌های درمانی و بهداشتی و نیز خادم در صورت عادت یا احتیاج به واسطه نقصان یا بیماری که شوهر مکلف است همه آن‌ها را متناسب با وضعیت خانوادگی و اجتماعی زن فراهم کرده و در اختیار او قرار دهد. طبق نظر دکتر کاتوزیان نفقه عبارت است از تمام وسایلی که زن با توجه به درجه تمدن، محیط زندگی و وضع جسمی و روحی خود بدان نیازمند است. تشخیص اینکه کدام وسیله را باید از ارکان نفقه زن به شمار آورد با عرف است و ملاک ثابتی در این خصوص وجود ندارد.

همان طور که ملاحظه نمودید جهیزیه که همان لوازم خانگی است از اجزاء نفقه بوده اصولاً در شرع اسلام شوهر دو تکلیف مالی نسبت به زن دارد، یکی مهریه است که مقدار آن در حین عقد و با توافق زوجین تعیین می‌شود. دیگری نفقه است که برخلاف مهریه، فقط یک حق و دین مالی است که زن می‌تواند آن را مطالبه کند. نفقه یک حکم تکلیفی است که حتی اگر زن استطاعت مالی داشته باشد از گردن مرد ساقط نمی‌شود. بنابراین، از نظر فقهی و قانونی تردیدی وجود ندارد که تأمین کلیه وسایل زندگی بر عهده شوهر است و از ابتدای تشکیل خانواده شوهر بایستی وسایل مورد نیاز زندگی را تأمین نماید؛ لذا جهیزیه اهدایی از جانب خانواده دختر صرفا نشانه محبت است و پیشکشی از سوی خانواده زن و از سر علاقه و احترام به فرزند بوده و نیز کمکی به زوج جوان در آستانه شروع زندگی‌شان است و قانونا هیچ وظیفه‌ای در این خصوص ندارند. در صورتی که جهیزیه از جانب خانواده عروس تهیه شده باشد جز اموال و دارایی زن است و شوهر نسبت به آن در حکم امین است و می‌تواند از وسایل منتفع شود، ولی مالکیتی برای وی ایجاد نمی‌شود.



وقتی می‌گوییم که مالکیت جهیزیه برای زن است، بدین معناست که زوجه در هر زمانی می‌تواند آن را مطالبه کرده و هر اقدام مالکانه‌ای را نسبت به اموال خویش انجام دهد، مثلا آن‌ها را به فروش رساند، هدیه دهد، تخریب یا مفقود نماید و یا استرداد جهیزیه را بخواهد؛ بنابراین آوردن جهیزیه به منزل شوهر به معنی انصراف از مالکیت یا شریک ساختن شوهر در آن نیست بلکه حق مالکیت زوجه باقی می‌ماند و شوهر از منافع آن بهره مند می‌شود و تنها می‌تواند به صورت متعارف از آن استفاده کند.

زن همچنین می‌تواند از جهیزیه‌اش استفاده نکرده و از شوهر وسایل منزل را تقاضا کند. شوهر همچنین حق ندارد اسباب جهیزیه را بفروشد در این صورت مسئول جبران خسارت و برگرداندن عین یا مثل یا قیمت است و این موضوع تحت عنوان فروش مال غیر مورد رسیدگی قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که زوج در صورت استفاده درست نسبت به اموال مسئولیت ندارد مثلاً اگر جهیزیه زن بر اثر افتادن در هنگام حمل و نقل یا نوسان برق صدمه دید یا اینکه بر اثر مرور زمان مستهلک شد، زوج هیچ مسئولیتی در این خصوص ندارد و نیازی نیست غرامتی به زوجه بدهد.

همان طور که گفتیم اگر جهیزیه از سوی زوجه تهیه شده باشد متعلق به وی است و اگر زمانی زن فوت کند، اموالی که از او به جا می‌ماند به میزان سهم الارث به ورثه تعلق می‌گیرد جهیزیه نیز به چنین سرنوشتی دچار می‌شود. اگر زوج و زوجه صاحب فرزند باشند، یک چهارم اموال به مرد به ارث می‌رسد و اگر صاحب فرزندی نباشند، یک دوم اموال به مرد به ارث رسیده و بقیه اموال میان سایر وراث تقسیم می‌شود.

برای مطالعه برای معامله و ضمانت چک بهتر است یا سفته؟ کلیک کنید.

مالکیت جهیزیه در اختیار زوجه است

نکته قابل توجه در این است که مالکیت وسایلی که زن به خانه شوهر می‌آورد در اختیار زن است و مرد تنها به عنوان یک امین، می‌تواند از این وسایل استفاده کند.

وقتی می‌گوییم که مالکیت جهیزیه برای زن است، بدین معناست که زوجه در هر زمانی می‌تواند آن را مطالبه کرده و هر اقدام مالکانه‌ای را نسبت به اموال خویش انجام دهد، مثلا آن‌ها را به فروش رساند، هدیه دهد، تخریب یا مفقود نماید و یا استرداد جهیزیه را بخواهد؛ بنابراین آوردن جهیزیه به منزل شوهر به معنی انصراف از مالکیت یا شریک ساختن شوهر در آن نیست بلکه حق مالکیت زوجه باقی می‌ماند و شوهر از منافع آن بهره مند می‌شود و تنها می‌تواند به صورت متعارف از آن استفاده کند.

همان طور که گفتیم جهیزیه مالی است که متعلق به زوجه است و اگر زمانی زن فوت کند، اموالی که از او به جا می‌ماند به میزان سهم الارث به ورثه تعلق می‌گیرد جهیزیه نیز به چنین سرنوشتی دچار می‌شود. اگر زوج و زوجه صاحب فرزند باشند، یک چهارم اموال به مرد به ارث می‌رسد و اگر صاحب فرزندی نباشند، یک دوم اموال به مرد به ارث رسیده و بقیه اموال میان سایر وراث تقسیم می‌شود.

لازم به ذکر است در صورتی که زوج بدون اذن همسر، اقدام به فروش جهیزیه نماید این اقدام فروش مال غیر محسوب می‌شود چرا که زوج مالکیتی بر جهیزیه ندارد البته زوجه باید بتواند ثابت کند اموال متعلق به اوست که از طریق ارائه سیاهه یا فاکتور یا شهادت شهود می‌تواند این کار را انجام دهد. در صورت محکومیت، زوج مکلف است عین مال و در صورت نبودن عین آن، مثل یا قیمت آن را به زوجه برگرداند.

مطابق قانون زوج در صورت استفاده درست، نسبت به اموال مسئولیت ندارد. مثلاً اگر جهیزیه زن بر اثر افتادن در هنگام حمل و نقل یا نوسان برق صدمه دید یا اینکه بر اثر مرور زمان مستهلک شد، زوج هیچ مسئولیتی در این خصوص ندارد و نیازی نیست غرامتی به زوجه بدهد.

نکته مهم که باید درباره جهیزیه دانست این است که اموال و وسایلی را که شوهر در طول زندگی مشترک خریداری می‌کند حتی آنچه را که در اثر خرابی یا استهلاک جهیزیه زن خریداری می‌کند، جزء جهیزیه نیست. جهیزیه همان است که در شروع زندگی مشترک زن به خانه شوهر آورده است و اگر در طول زمان این وسایل خراب یا مستهلک شوند، شوهر مسئولیتی و تکلیفی برای پرداخت وجه آن یا دادن جایگزین ندارد؛ بنابراین اگر سالیانی از زندگی گذشته باشد بدیهی است که بعضی از وسایل منزل مستهلک و یا بعضا خراب می‌شوند. زن اگر بخواهد این زمان دادخواست استرداد جهیزیه بدهد فقط آنچه باقی مانده را می‌تواند مسترد نماید.

چگونگی استرداد جهیزیه

زن می‌تواند هر زمان چه در هنگام زندگی مشترک چه در حین طلاق و چه بعد از طلاق جهیزیه‌ای را که به منزل شوهر آورده است مطالبه نماید. برای این کار باید دادخواست تنظیم کند برای تعیین دادگاه صالح باید گفت اگر جهیزیه مذکور زیر ۲۰ میلیون تومان باشد دادخواست باید به شورای حل اختلاف ارائه گردد در غیر این صورت در صلاحیت دادگاه خانواده می‌باشد.

وقتی خواستید دادخواست استرداد جهیزیه بدهید حتماً در ستون خواسته علاوه بر استرداد جهیزیه صدور قرار تأمین خواسته پیش از ابلاغ را هم ذکر کنید این باعث می‌شود پیش از اینکه زوج اموال را از خانه خارج کند آن‌ها را توقیف کنید. معمولاً دادورز (مامور اجرای احکام) اموال را در محل توقیف کرده و به خود زوج به عنوان امین می‌سپارد که در این صورت زوج امین اموال محسوب شده و هر اتفاقی که برای اموال بیفتد او مسئول است.

در صورتی که می‌خواهید دعوای استرداد جهیزیه را مطرح کنید لازم است نکات زیر را رعایت کنید:
۱- در صورتی که زوجه قصد استرداد جهیزیه خود را دارد، مطلوب است پیش از اقامه قانونی دعوا در محاکم، با ارسال اظهارنامه توسط دفاتر خدمات قضایی الکترونیک به طرفیت زوج، درخواست خود را مطالبه نماید تا چنانچه زوج مخالفتی نداشته باشد، بدون ورود به بستر قضایی و مراجع دادگستری، از طرق مسالمت آمیز، باز پس گیری جهیزیه انجام شود.

۲- باید توجه داشت دعوای استرداد جهیزیه دعوایی مالی است، لذا تا عین جهیزیه و اقلام آن موجود باشد، طرح دعوای استرداد قیمت جهیزیه هیچ گونه وجاهت قانونی نداشته و در محاکم قابل استماع نیست؛ مگر اینکه زوجه مدعی نقص یا تلف برخی اقلام از جانب زوج باشد که در این صورت ابتدا باید انتساب تلف توسط زوج را ثابت کرده و پس از آن دادخواستی مبتنی بر رد قیمت جهیزیه تنظیم و تقدیم نماید. لازم به ذکر است که استهلاک اقلام جهیزیه ناشی از استعمال متعارف زوج از وسایل در دوران زندگی مشترک نمی‌تواند موضوع دعوای استرداد جهیزیه قرار گیرد.

۳- در دعوای استرداد جهیزیه، نمی‌توان طلا‌های متعلق به زوجه را در زمره اقلام جهیزیه لحاظ نمود، چرا که اطلاق عنوان جهیزیه بر وسایل، متضمن استفاده مشترک زوجین و انتفاع از آن است، در حالی که طلا مخصوص زوجه بوده و استعمال آن مختص خود اوست و عرفا ذیل اقلام جهیزیه نمی‌گنجد.

۴- انتقال جهیزیه از منزل شوهر به هر جای دیگر توسط زوجه هیچ گونه منع قانونی ندارد. با این حال ممکن است مسائلی پیش بیاید که در نهایت به ضرر زوجه تمام شود به عنوان مثال ممکن است زوج شکایتی مبنی بر سرقت اموال توسط زوجه یا حضور اشخاص غریبه در منزل جهت انتقال وسایل و مسائلی از این قبیل را مطرح کند؛ لذا مطلوب است استرداد جهیزیه با حکم اجرای احکام و حضور دادورز (مأمور اجرا) در محل بوده و یا هنگام انتقال شاهدانی از دوستان و آشنایان یا همسایگان حاضر باشند.

۵- در صورتی که بخواهید دادخواست استرداد جهیزیه بدهید باید دلیل و مدرکی بابت اینکه جهیزیه شما واقعاً چه چیز‌هایی بوده داشته باشید بهترین چیز هم رسیدی است که تحت عنوان سیاهه داماد به شما می‌دهد. بهتر است علاوه بر داماد چند نفر از اقوام داماد هم ذیل سیاهه را به عنوان شاهد امضا کنند. اگر سیاهه در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شود، حکم سند رسمی را پیدا می‌کند و اعتبار بیشتری خواهد داشت. البته در جامعه ما چنین امری معمول نیست که زوج را به دفترخانه ببرند و از او امضا بگیرند.

بلکه معمولاً فهرستی را می‌نویسند و از زوج بابت آن امضا می‌گیرند که این وسایل به عنوان جهیزیه در اختیار او قرار گرفته است. در سیاهه معمولاً توصیف می‌شود که مثلاً فرش از چه نوعی است؟ ماشینی است یا دستباف؟ چه مارکی دارد و…

مدارک مورد نیاز برای دادخواست استرداد جهیزیه

۱- فهرست جهیزیه (سیاهه جهیزیه) که به امضای زوج و ۲ نفر شاهد رسیده است.
۲- فاکتور‌های خرید وسایل جهیزیه (در صورت نداشتن لیست جهیزیه)
۳ – شهادت شهود
۴ – سند ازدواج
۵ – به همراه داشتن کارت ملی و شناسنامه

تعداد صفحات : 40

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 394
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 59
  • باردید دیروز : 4
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 101
  • بازدید ماه : 326
  • بازدید سال : 9,755
  • بازدید کلی : 39,188